خبر و نظر ۰۰۰ ادبيات و هنر ۰۰۰  نوشته های منتخب يا رسيده ۰۰۰ ويدئوکليپ ـ  ترانه و موسيقی ۰۰۰ انديشه ـ تاريخ ـ علوم انسانی ـ گفتار ها ۰۰۰ طنز و طنز واره ۰۰۰ با شما ـ پرسش ها و پاسخ ها ۰۰۰ آرشيو ـ معرفی بخش ها ۰۰۰ صفحه ی اول

 

کدام زنده ام من؟

 
image
 
 
کامبيز گيلانی
 

باغ
هر روز می سوزد.
کوچه
هر شب می گريد.
کجای اين روزگار
زنگار بی تفاوتی را
در اندام فرسوده ی راه
حک کرده است،
که اين گونه زهرگون
اشک نفرين
از چشم بی گناه کودکان
جاريست؟

شام خوبی می خورم
دريای بی شمار گرسنگان
به خوابم
نمی آيد ديگر.
پايان خوش هفته
تصوير تلخ آوارگی را
از خاطرم می شويد.

در سرزمينم
هيچ اندوهی ديگر
از آن چه می کنم
بازم نمی دارد.
جنگل
هر روز مسموم می شود
شهر
هر شب زخمی.
و
من گاهی از اين همه
اينجا و آنجا
حرفی می زنم
که بگويم
می فهمم
که بگويم
 زنده ام.
که بگويم...
که...

راستی
کدام زنده ام من؟

 

خبر و نظر ۰۰۰ ادبيات و هنر ۰۰۰  نوشته های منتخب يا رسيده ۰۰۰ ويدئوکليپ ـ  ترانه و موسيقی ۰۰۰ انديشه ـ تاريخ ـ علوم انسانی ـ گفتار ها ۰۰۰ طنز و طنز واره ۰۰۰ با شما ـ پرسش ها و پاسخ ها ۰۰۰ آرشيو ـ معرفی بخش ها ۰۰۰ صفحه ی اول