بخش های ديگر
 
صفحه ی اول
 
fl
 

آن نغمه ی قشنگ قدیمی

 
image
 
 
کامبيز گيلانی
 

بار سنگین کوچه
باروت نم کشیده را
تاب نمی آورَد دیگر
 
این صبح گرگ و میش
سهراب شاهنامه را
از چنگال گله ی شاهان
و
رهبران نسل کش
به در خواهد آورد
و
ندای زخمی توفان را
در گوش شیطان شهر
خواهد نشاند
 
شب
که از نیمه بگذرد
آن نغمه ی قشنگ قدیمی
که روزی جرقه بود
و
حلقوم بی امان ستم
در خود فرو خوردش،
دوباره
شعله ور می شود
و
با ماهتابی زیباتر
پر از عشق و زندگی
به سوی فردا می رود

فردایی
که فرزند آفتاب و باران است
و بر هر سیاهچالی
چیره
 
این
رنگین کمان است
که
بر تیرگی فرود می آید
 
رنگین کمان پرصلابت آزادی است
که مثل باد
از آن همه زندان
و
گورستان
گذشته
 
مثل باغ
از آن همه زندگی
روییده
و
مثل آینه
در مسیر گذار زمان
ایستاده است

 
بخش های ديگر
 
صفحه ی اول
 
fl