خبر و نظر ۰۰۰ ادبيات و هنر ۰۰۰  نوشته های منتخب يا رسيده ۰۰۰ ويدئوکليپ ـ  ترانه و موسيقی ۰۰۰ انديشه ـ تاريخ ـ علوم انسانی ـ گفتار ها ۰۰۰ طنز و طنز واره ۰۰۰ با شما ـ پرسش ها و پاسخ ها ۰۰۰ آرشيو ـ معرفی بخش ها ۰۰۰ صفحه ی اول

آماده کردن ميدان جنک
   
   
سيمور هرش
 
   

منبع:
روشنگری ۱۱ تیر ۱۳۸۷
 
٭ فالون:بگذاريد جدی باشيم. ۸۰ ميليون آدم در ايران زندگی ميکنند و هرکدام آنها يک فرد هستند. اين تصور که همه آنها يا اينطور يا آنطور هستند، ابلهانه است.
٭ مشاور سابق پنتاگون: نيروهای ويژه جديد با مجاهدين خلق کار ميکنند و دولت بوش بی صبرانه منتظر نتيجه است... فقط اگر مردم ميدانستند چقدر به حساب های بانکی مجاهدين ميرود...
 
روشنگری. مقاله اخير سيمور هرش نشان ميدهد جنگ کم شتاب بين آمريکا ورژيم اسلامی که از قبل شروع شده بود، اکنون سرعت خطرناکی به خود گرفته بطوريکه تعداد زيادی کشته برجای ميگذارد. بدتر آنکه به گفته مرتبطين با مقامات امنيتی آمريکا بکار گيری مزدوران محلی هم بهانه تشديد سرکوب به رژيم ميدهد و هم بهانه دخالت نظامی بيشتر به دولت بوش. مقاله همچنين نشان ميدهد دفتر ديک چنی باحل مسالمت آميز مناقشه هسته ای مخالف است و با بی صبری وبا فشار برای پياده کردن مدل عمليات سومالی در ايران تلاش ميکندکشمکش را بطرف برخورد نظامی مستقيم سوق دهد. يوشکا فيشر به هرش ميگويد بسته پيشنهادی جديداروپا حاوی عنصر جديدی است که راه را برای پذيرش ايران باز ميکند، اما او ترديد دارد که کاخ سفيد به اين تن در دهد. اطلاعات مهمی که هرش در مقاله داده است برای ايرانيان يک بار ديگر اين سوال را پيش می آورد رژيم ايران تا کجا ميخواهد آب به آسياب چنی و گروه مدافع حمله نظامی بريزد و آيا وحشت از مردم اين رژيم را به جايی کشانده که به استقبال تهديد خارجی هم ميرود.
در زير نکات عمده مقاله گزارش شده است. بايد يادآوری کرد در متن برخی گروه های سياسی به رسم رسانه های خارجی تحت عنوان مليت يا مذهب آنها خوانده شده اند که امری خطاست. روشن است که مسووليت اقدامات گروه های سياسی را نميتوان به حساب مردم نوشت، همچنان که مسووليت اعمال رژيم ايران را نميتوان به حساب مردم ايران گذاشت.

آماده کردن ميدان جنگ
دولت بوش عمليات سری عليه ايران را تشديد کرده است
نيويورکر ۷ جولای ۲۰۰۸

٭ کنگره آمريکا سال گذشته با تامين بودجه ۴۰۰ ميليارددلاری برای تشديد عمليات سری در ايران موافقت کرد. عمليات مخفی شامل حمايت از اقليت عرب اهواز و گروه های بلوچ و ديگر سازمان های مخالف است و جمع آوری اطلاعات در مورد برنامه هسته ای ايران را هم در بر ميگيرد.

٭ عمليات سری در ايران بدون سابقه نيست. نيروهای عملياتی ويژه ايالات متحده از سال گذشته با تصويب رئيس جمهورعمليات فرامرزی را از جنوب عراق پيش ميبرند. اين عمليات از جمله شامل گرفتن اعضای القدس ˝ سپاه قدس.م˝ و بازجويی از آنها و تعقيب ˝هدف های درجه يک˝ در جنگ با ترور رئيس جمهور و دستگيری يا کشتن آنها ميشد. ولی عمليات کنونی در ايران که سازمان سياو ستاد فرماندهی مشترک ويژه JSOC هم در آن شرکت دارند، ابعاد و دامنه بسيار گسترده تری دارد.

٭ پروژه رئيس جمهور شامل کار با گروه هايی از اپوزيسيون و انتقال پول است و طيف گسترده ای ازفعاليت ها در جنوب ايران و نواحی شرقی ايران را که در آنجا گروه های مخالف بلوچ قوی هستند در برميگيرد.

 ٭ عليرغم ناراحتی تعدادی از نمايندگان از برخی بخش های طرح و دامن گرفتن بحث، سرانجام طرح در کنگره ای که بعد از انتخابات ۲۰۰۶ تحت کنترل دمکرات هاست تصويب شد. به عبارت ديگر برخی از اعضای رهبری حزب دمکرات درخفا مايلند پروژه بوش برای عمليات سری در داخل ايران به پيش رود، اين در حالی است که نامزد حزب، باراک اوباما در موضع گيری رسمی خود گفته است طرفدار راه ديپلماتيک و مذاکره است.

٭ درخواست تامين بودجه پروژه عمليات سری همان زمان به کنگره داده شد که گزارش سازمان های اطلاعاتی آمريکا منتشرشد و در آن نتيجه گيری شده بود ايران کار روی توليد سلاح هسته ای را در سال ۲۰۰۳ متوقف کرد. بوش، رابرت گيتس، کندوليزارايس، جان مک کين و ديگران گزارش مزبور را زير سوال بردند و همزمان دولت بوش اتهامات مربوط به دخالت ايران در عراق و کشتن آمريکايی ها را دو باره مطرح کرد. رسانه ها، از جمله تايمز صحت اين ادعا را مورد سوال قرار دادند.

٭ رهبران نظامی و غيرنظامی پنتاگون با نگرانی کاخ سفيد درموردبرنامه اتمی ايران موافقند ولی برخی از آنها در مورد اينکه حمله نظامی راه حل درستی است ترديد دارند. رابرت گيتس در يک جلسه غيررسمی با کميته دمکراتيک سنا در سال گذشته در مورد عواقب يک حمله پيشگيرانه به ايران هشدار داد و گفت: ˝ ما نسلی از جهادی ها خلق خواهيم کرد که نوادگان ما بايد با دشمن در اينجا، درون آمريکا، بجنگند.˝ دمکرات ها از اين اظهار نظر گيتس جاخوردند و يکی پرسيد آيا او از طرف بوش و ديک چنی صحبت ميکند. گيتس پاسخ داد: ˝ بگذاريد بگويم اينجا من از طرف خودم صحبت ميکنم.˝

ترور ˝مجاز˝: قتل های نشانه گيری شده
٭ رئيس ستاد مشترک، آدميرال مايک مولن تلاش ميکرد فشار کاخ سفيد برای حمله نظامی به ايران را عقب براند. بعلاوه حداقل ده فرمانده نظامی چهار ستاره، با تجربه مستقيم در عمليات نظامی در سراسر جهان طی ˝جنگ با ترور˝ بوش، در مخالفت با حمله نظامی نقش بازی ميکنند. برجسته ترين آنها آدميرال فالون است که در ماه مارس گذشته به خاطر مصاحبه های خود، زير فشار استعفا داد. فالون در صحبتی با هرش در ماه ژوئن گفت:˝ خيلی ها فکر ميکند شما بايد يا موافق يا مخالف ايرانی ها باشيد. بگذاريد جدی باشيم. هشتاد ميليون آدم در اين کشور زندگی ميکنند و هرکدام آنها يک فرد هستند. اين تصور که همه آنها يا اينطور يا آنطور هستند، ابلهانه است.˝ او در ادامه همين صحبت با هرش درمورد جنگ عراق گفت: ˝ آيا در باره برخی چيزها که پيشنهاد شده حرفی زدم. بعضی ازآنها خيلی احمقانه است.˝

٭ منابع هرش از موافقت رهبری حزب دمکرات با پروژه سری ابرازناراحتی کردند و گفتند برنامه دقيقی برای نظارت بر پروژه وجود ندارد و در مورد آن توافق صورت گرفته است. به گفته يکی از منابع هرش يک نکته مهم اين پروژه عملياتی تحت عنوان˝potential defensive lethal action ˝  عملياتی که ميتواند به قتل در حالت تدافع منجر شود.م]است. هرش يادآوری ميکند آندرو کابرن در ماه مه بخش هايی از اين پروژه را در سايت اينترنتی کانتر پانج منتشر کرد.[اين مقاله قبلا در روشنگری بازتاب شده و آنرا ميتوانيد در بخش روابط ايران و آمريکا يا در لينک زير مقاله بخوانيد. ]

بعلاوه ممکن است تصوری که برخی از اعضای دمکرات کنگره از عمليات سری درايران دارند با درک بوش تفاوت داشته باشد. در تفسير بوش از قانون، عمليات سری نظامی برخلاف عمليات سری سيا، نيازی نيست بطور مشخص در پروژه نام برده شود، زيرا بر مبنای قانون به رئيس جمهور حق داده شده عمليات نظامی در جبهه جنگ را بدون دخالت کنگره فرماندهی کند. ولی هميشه مرز مشخصی بين دو نوع عمليات وجود ندارد. در ايران، ماموران سيا و عوامل محلی آنها مهارت های زبانی و اطلاعات راجع به محل دارند که از آنها برای ايجاد ارتباط برای عمليات ستاد مشترک فرماندهی JSOCاستفاده ميشود و از پايگاه ناشناخته ای واقع در غرب افغانستان با آنها کار کرده و برای تامين و انتقال پرسنل، مواد و پول به داخل ايران اقدام ميکنند. در نتيجه به کنگره اطلاعات کامل داده نشده که پول چطور بکار ميرود. يکی از ماموريت های نيروهای ويژه در پروژه بوش مسکوت مانده است: تعقيب ˝هدف های دارای ارزش بالا˝ “high-value targets˝”.

حالا بيش از پيش در کنگره درک ميشود که در سالهای اخير دولت بوش مرز بين عمليات نظامی و عمليات جاسوسی را در هم ريخته تا کنگره را از وقايع بی اطلاع بگذارد. دولت بوش با اين کار ماموران سيا را که فقط مجازند در عمليات جاسوسی شرکت کنند درعمليات مربوط به قتل های نشانه گيری شده شرکت ميدهد، بدون اينکه به کنگره گزارش دهد. اين امر موجب شد کنگره ژنرال مايکل هايدن را برای توضيح در مورد زبان مبهم پروژه و اصطلاح عمليات ˝defensive lethal action ˝ فرا بخواند. هايدن اطمينان داد اصطلاح به کار برده شده فقط به عملياتی در درون ايران اشاره دارد که طی آن ماموران آمريکايی با خطر دستگيری يا نوعی ديگر از تهديد روبرو هستند و برای فرار از آن به قتل دست ميزنند. اما همه نمايندگان راضی نشدند ويکی از آنها در مورد مفهوم مصوبه به پرزيدنت بوش نوشت:˝ اقدام به قتل نه. تمام˝ .او تا ماه ژوئن جوابی از کاخ سفيد نگرفته است.

٭ به خاطر ترديدهايی که طرح بوش در ميان قانونگزاران بوجود آورده هرش به چهار نفر از˝دارو دسته ۸ نفره˝ در رهبری حزب دمکرات مراجعه کرد يعنی: هری ريد رهبر اکثريت سنا، نانسی پلوسی سخنگوی کنگره، جان راکفلر رئيس کمتيه اطلاعاتی سنا و سيلورستر ريز رئيس کميته اطلاعاتی کنگره. ولی همه آنها به بهانه فوق سری بودن پروژه از پاسخ خودداری کردند.

٭ يکی از اعضای کنگره به هرش گفت حتی اگر دمکرات ها در ماه نوامبر پيروز شوند˝ يک سال طول خواهد کشيد تا ما اطلاعات مربوط فعاليت های جاسوسی را تحت کنترل بگيريم ˝ اما او گفت:˝ کنترل پول در دست ماست و آنها بدون پول هيچکاری نميتوانند بکنند. اما من در مورد اين دولت خيلی مشکوکم. اين دولت خيلی رازدار بوده است.˝

عراق فدای هموار کردن راه مداخله نظامی در ايران
٭ هرش در مورد عزل فالون می نويسد طنز قضيه اين است که در مورد خطر ايران، فالون از جوانب بسيار با بوش موافق است.خود او به هرش گفت که روابط کاری خوبی با بوش داشته است. فالون در ۴ مارس، قبل از استعفايش در مقابل کميته نيروهای مسلح سنا در مورد نقش ايران در عراق گفت: ˝ آنها مطلقا کمک نميکنند، بسيار مخرب هستند و من مطلقا هيچيک از عمليات آنها را قابل بخشش نميدانم. و از زمانی که در اينکار بوده ام چيز مثبتی از آنها در اين منطقه نديده ام. ˝ فالون در صحبت با هرش گفت وقتی فرماندهی نيروهای منطقه را بر عهده گرفت با اين مساله روبرو شد که ايرانی ها به همه گروه های مخالف کمک ميکنند: ˝ اين به نفع آنها بود که ما را از آنجا برانند. بنابراين مصمم بودند هرچه بيشتر آمريکايی بکشند. و چرانه؟ آنها نميدانستند چه نيرويی بالا می آيد ولی ميخواستند ما را برانند. من به اين نتيجه رسيدم که مساله عراق را بدون مساله همسايه هايش نميتوان حل کرد. برای حل مساله عراق ما بايد عراق و سوريه را درگير ميکرديم و من بايد در مورد همسايه ها کار ميکردم.˝

فالون گفت تمرکز او مساله هسته يا تغيير رژيم نبود، ˝خاموش کردن شعله های آتش در عراق بود˝. به گفته او در واشينگتن مداوما بر سر مذاکره يا بمباران ايران بحث بود: ˝ من معتقد بودم بمباران فقط وقتی بايد صورت بگيرد که ايران کار احمقانه ای بکند.˝

٭ بازنشستگی پيش از موعد فالون فقط به علت اظهارات منفی او در باره بمباران ايران نبود بلکه همچنين به علت اعتقاد قوی او به زنجير فرماندهی و اصرار او به اطلاع از عمليات ويژه در حوزه مسووليت خودش بود. يکی از مدافعان او ژنرال جان شيهان فرمانده نيروهای آمريکا در آتلانتيک بود که بوش سال گذشته به او پيشنهاد کرد نقش تازه ابداع شده ˝تزار ˝ رئيس جمهور در عراق و افغانستان را بپذيرد ولی او اين پيشنهاد را رد کرد. شيهان که اکنون بازنشسته شده است به هرش گفت دليل گزينش فالون به فرماندهی کل اين بود که او يک متفکر استراتژيک است و به او وظيفه داده شده بود که يک استراتژی جامع برای عمليات مخفی و غير آن در ايران، عراق و افغانستان طراحی کند. و بر اساس قانون، فرمانده کل نيروهای رزمی مسئول کليه عمليات نظامی در تماميت آن است. ولی قانون در دوره بوش اجرا نمی شود. وقتی فالون استراتژی خود را ارائه داد گروه کوچکی در کاخ سفيد ترتيبی دادند که او کنار گذاشته شود. دولت بوش طرح هايی را تصويب کرد که نقش زنجير فرماندهی تکه پاره شده و تضعيف شود.

شيهان اضافه کرد يک استراتژی هماهنگ پيش برده نمی شود. يک گروه کوچک غيرنظامی و فاقد دانش های لازم خارج از زنجير فرماندهی عمليات را اداره ميکنند. يکی از همکاران فالون به هرش گفت وقتی فالون مسووليت را برعهده گرفت به اوگفت ˝چيزهای عجيبی در عمليات ويژه اتفاق می افتد.˝ بررسی اين چيزهای عجيب، سرنخ ماجرا را به ديک چنی مربوط ميکرد. يک مشاور پنتاکون به هرش گفت : فالون را پائين کشيدند چون ميخواست از حمله به ايران جلوگيری کند و اين کار او قابل تحسين است.

گسترش بی سابقه ترور و عمليات خرابکارانه در ايران
٭  هرش می نويسد در ماه های اخير براساس گزارشات رسانه های ايران، اقدامات خشونت آميز افزايش يافته است. در اين مرحله مقدماتی غيرممکن است بتوان نقش ستاد مشترک ويژه يا سيا يا تاثير آن بر رهبران ايران را ارزيابی کرد. گزارشات رسانه های ايران با دقت توسط سرهنگ نيروی هوايی سام گاردينر ثبت و تعقيب مشود. او در کالج ملی جنگ، استراتژی تدريس ميکرد و حالا فرضيه های جنگی war games در ايران را برای دولت آمريکا، شبکه های حمايتی و دانشگاه ها هدايت ميکند. گاردينر به هرش ميگويد: ˝ رسانه های ايران در مورد کشتارهايی که درداخل کشور صورت ميگيرد خيلی باز عمل ميکنند. رسانه هايی که تحت کنترل هستند و همين بر اهميت اين موضوع می افزايد که آنها همه اين چيزها را گزارش ميکنند. ما شروع کرده ايم به داخل حکومت نگاه کنيم. به زحمت روزی ميگذرد که جايی درگيری صورت نگيرد. تنها در يکی از آخرهفته های اخير ۳ يا ۴ درگيری بوده است و ايرانی ها حتی افسران سپاه را که کشته شده اند نام می برند.˝
در اوايل امسال يک گروه اهوازی ادعا کرد يک سرهنگ سپاه را کشته است و حکومت ايران تاييد کرد انفجار مرکز فرهنگی شيراز که به کشته شدن حداقل دوازده نفرو زخمی شدن بيش از ۲۰۰ نفر انجاميد، يک عمل تروريستی بوده نه آنطور که قبلا اعلام شده بود يک حادثه. نميتوان از دخالت آمريکا در اين حوادث مشخص اطلاع به دست آورد ولی گاردينر گفت ايرانی ها اکنون شروع کرده اند به آنکه از آمريکا، انگليس و اخيرا از سيا به عنوان مسوول اين حوادث نام ببرند. اين پديده جديدی است و حکايت از اوج تنش دارد. به نظر گاردينر اين نوع خشونت ها حکومت مذهبی ايران را نه تضعيف بلکه تقويت ميکنند.

٭  بسياری از عمليات توسط مخالفان حکومت در ايران انجام ميشود نه توسط آمريکايی ها. اشکالی که ˝ انتقال پول˝ در عمليات سری اين است که کنترل اينکه پول به کجا ميرود دشوار است. به گفته يک افسر سابق اطلاعاتی انتقال پول و اسلحه باعث افشای عمليات شده است و اين رژيم ايران را قادر ميکند بگويد اپوزيسيون از آمريکا الهام ميگيرد.او نيز تاييد ميکند يک يک نتيجه احتمالی اين عمليات ميتواند اين باشد که ايرانی ها به سرکوب شديد گروه های اپوزيسيون متوسل شوند که به دولت بوش بهانه ای برای دخالت ميدهد.

٭ ولی نصر به هرش گفت آمريکا در مورد تنش ملی در ايران بيش از حد حساب باز کرده است. به گفته او گروه هايی که آمريکا به آنها متوسل شده کوچک و حاشيه ای هستند و نميتوانند تاثير زيادی بر حکومت يا اوضاع سياسی بگذارند. اوگفت˝ شما هميشه ميتوانيد يک گروه فعال را گير بياوريد که مايل باشند بروند و يک پليس را بکشند، ولی اين نتيجه معکوس خواهد داد و اکثريت جمعيت را برخواهد انگيخت. ˝

جندالله
٭  رابرت بائر يک افسر سابق عمليات مخفی با دو دهه تجربه در خاورميانه و جنوب آسيا به هرش گفت استفاده آمريکا از بلوچ ها مساله ساز است. او گفت :˝ بلوچ ها سنی های بنيادگرا هستند. آنها از رژيم تهران نفرت دارند ولی ميتوانيد آنها را نوعی القاعده بدانيد. اين ها سر کافران، در اين مورد شيعه های ايران، را می برند. طنز آميز اين است که ما دوباره داريم با سنی های بنياد گرا کار ميکنيم، درست کاری که در افغانستان در سالهای هشتاد کرديم. ˝ هرش يادآوری ميکند رمزی يوسف که به خاطر بمب گذاری در مرکز تجارت جهانی در سال ۱۹۹۳، محکوم شد و خالد شيخ محمد که او را يکی از سازماندهندگان حمله ۱۱ سپتامبر ميدانند هردو از بنيادگرايان سنی بلوچ هستند.

٭  نصر در مورد گروه جندالله به هرش گفت: اين يک سازمان سلفی تبهکار است که اعضايش در همان مدرسه هايی تربيت شده اند که طالبان و افراطيون القاعده و آنها با قاچاق مواد مخدر هم دست دارند. ˝ جندالله مسووليت بمب گذاری در يک اتوبوس حامل سربازان سپاه در فوريه ۲۰۰۷ را که در آن حداقل ۱۱ عضو سپاه کشته شدند برعهده گرفت. به گفته بائر جند الله از گروه هايی است که از حمايت آمريکا سود می برد.

مجاهدين خلق و پژاک
٭  هرش در ادامه می نويسد سيا و نيروهای عمليات ويژه همچنين از ديرباز با دو گروه ديگر ارتباط دارند: مجاهدين خلق و پژاک. مجاهدين خلق بيش از يک دهه در ليست تروريست هايی آمريکا هستند. با وجود اين اخيرا مستقيما و غير مستقيم از آمريکا اسلحه و اطلاعات دريافت کرده اند. يک مشاور سابق پنتاگون گفت بخشی از پولی که اخيرا کنگره تصويب کرد ممکن است توی صندوق مجاهدين برود. او اضافه کرد: ˝ نيروهای ويژه جديد با مجاهدين خلق کار ميکنند. دولت بوش بی صبرانه منتظر نتيجه است.˝ او همچنين گفت:˝ هيچ نهادی که دفتر حساب مجاهدين را کنترل کند وجودندارد، ورهبران آنها سالهاست که جيب هايشان را پر ميکنند. فقط اگر مردم ميدانستند چقدر مجاهدين ميگيرند و چقدر پول به حساب های بانکی آنها ميرود، و عليرغم اين برای اهداف آمريکا هيچ فايده ای ندارند.˝

٭ هرش در ادامه می نويسد گزارش شده است ايالات متحده مخفيانه از پژاک حمايت ميکند. به گفته گاردينر، استراتژيست نظامی، درگيری مسلحانه پژاک با ايران و عمليات تروريستی آن عليه هدف های ايرانی اخيرا بطور چشمگير افزايش يافته است. [در مقاله تعدادی از درگيری ها که در رسانه های رژيم هم منعکس شده، ذکر شده است. م] گاردينز به سفر مالکی و اظهارات او مبنی بر ممنوعيت حضور مجاهدين در عراق بعد از اين سفر اشاره ميکند. مالکی بعد از اين سفر گفت عراق مايل نيست مرکز عمليات سری عليه کشورهای ديگر باشد. به نظر گاردينر اين موضع مالکی که درتقابل با پروژه سری بوش است نشان دهنده آن است که عراق به منافع خود نسبت به منافع آمريکا اولويت ميدهد. به گفته گاردينر چنين نشانه هايی در مورد دولت پاکستان نيز ديده ميشود که اخيرا موافقت کرد سران جندالله را به ايران پس بدهد. به نظر گاردينر سياست آمريکا دولت های عراق وپاکستان را به نزديکی با رژيم ايران می کشاند.

فشار دفترچنی برای اجرای مدل عمليات وزيرستان و سومالی در ايران
٭ هرش در ادامه مينويسد عمليات منجر به کشتار در نيروهای ويژه نيز نگرانی ايجاد کرده است. اين عمليات شبيه مدل عمليات در وزيرستان برای کشتن رهبران طالبان است که به موفقيت هايی هم انجاميد. ولی يک افسر اطلاعاتی سابق به هرش گفت آن عمليات موفق بود زير کوچک بوده و آدم های کارآمدی از سيا ونيروهای ناتو با اتکاء برموشک ها و ابزار پيشرفته جنگی آن را پيش بردند.
اما هرش خاطر نشان ميکند حتی همان عمليات نيز به کشتن مردم غيرنظامی افغانستان انجاميد. از جمله قتل ابولطيف ابوليبی در ۲۱ ژانويه امسال که طی آن ۱۱ شهروندغيرنظامی افغان کشته شدند. طالبان نيز براساس گزارش واشينکتن پست ˝ده ها نفر از مردم˝ مظنون به دادن اطلاعات به آمريکا و متحدانش را کشتند. تصور ميرود بسياری از قربانی ها برای آمريکا جاسوسی ميکردند. اعدام آنها، يک مورد سربريدن، در ويديو ضبط شده و بعد پخش شد.

٭ مقام اطلاعاتی سابق به هرش ميگويدنسخه برداری و تکرار همان مدل عمليات در ايران چندان ساده نيست. ˝ همه مشغول بحث در مورد ˝نشانه گيری هدف های با ارزش˝ هستند.[ مقصود ترورهای گزينشی است.م] ماموران نيروی ويژه به شدت برآشفته اند زيرا دفتر چنی اهدافی را که بايد زده شوند اولويت بندی کرده و حالا او دارد بی قرار ميشود و برای به دست آوردن نتيجه فشار گذاشته است. ولی به زمان درازی نياز است تا آدم مناسب را در جای لازم بگذاری.˝

منبع وابسته به پنتاگون نيز به هرش گفت آنها دارند اکنون نتايج درخشان عمليات سری را که در شاخ آفريقا به اجرا گذاشته بودند و طی آن از افراد محلی و تقلب در حمل پرچم استفاده ميشد، در افغانستان پياده ميکنند. اما شتاب ديک چنی برای اينکه بتواند اينگونه عمليات را در ايران پياده کند، عملا طرح را در نطفه خفه ميکند. به گفته او:˝ زدن و ترور اهداف و اشخاص گزينش شده در وزيرستان يک چيز است و در ايران چيز ديگر. کاخ سفيد تصور ميکند يک سايز برای همه مناسب است، ولی مسائل قانونی در مورد قتل خارج از دستگاه قضايی در وزيرستان به مساله بزرگی تبديل نمی شود، چون القاعده و طالبان از مرز عبور کرده و وارد و خارج ميشوند. در ايران ملاحظات قضايي، استراتژيک و سياسی متفاوت است. ˝
او همچنين به هرش گفت :˝ دردرون جامعه اطلاعاتی مخالفت عظيمی با برپا کردن جنگ مخفی در داخل ايران با استفاده از عوامل بلوچ ها و اهوازی وجود دارد. رهبران ˝ عمليات ويژه˝ همه از نظر فيزيکی بسيار با شهامت هستند، ولی آنها صدای اعتراض شان را بلند نمی کنند. ايران وزيرستان نيست.˝

٭ يک نظر سنجی موسسه گالوپ در ماه نوامبر، همان وقت که گزارش سازمان های اطلاعاتی منتشر شد، نشان ميداد ۷۳ درصد نظر دهندگان با استفاده از ابزار اقتصادی و ديپلوماتيک برای جلوگيری از برنامه هسته ای ايران موافق بودند. تنها ۶ درصد آنها با اقدام نظامی مستقيم موافق بودند. جمهوريخواهان دو برابر بيش از دمکرات ها از حمله نظامی دفاع ميکردند.

به گفته هرش ترديدی نيست که خستگی از جنگ عراق باعث شده مردم کمتر بتوانند يک جنگ ديگر با ايران را تحمل کنند. ولی به نظر او اوضاع ميتواند به سرعت تغيير کند. ماجرای قايق ها در خليج فارس در ژانويه امسال خطر بالقوه موجود در وضع کنونی را نشان داد. هرش يادآوری ميکند در اين ماجرا پنتاگون گفته بود امواج راديويی از قايق ايران را ضبظ کردند که تهديد ميکرد ميخواهد کشتی آمريکا را ˝ منفجر کند.˝ پرزيدنت بوش که برای سفر يک هفته ای به خاورميانه رفته بود حرکت قايق ها را ˝ تحريک آميز ˝ و ˝خطرناک˝ توصيف کرد. ˝ دو دقيقه تا جنگ˝ عنوان رسانه های انگليسی بود.

اين بحران را آدميرال کوين کاسگريف فرمانده نيروهای دريايی آمريکا در منطقه فروخواباند. او از مقر خود در انگلستان به نمايندگان رسانه ها در پنتاگون گفت :˝ هيچ شليک اخطار دهنده ای صورت نگرفت. بله، موضوع جدی تر از آن است که ديده ايم. ولی بايد به زمينه اوضاع نگاه کرد. ما با سپاه پاسداران انقلاب و نيروی دريايی آنها مرتبا تعامل داريم. من چنين درکی نداشتم که ما از اين ۵ قايق ترسيده بوديم˝.
يک هفته بعد پنتاگون با اعلام اينکه صدا نه از قايق ها بلکه از پارازيت محلی می آمد بر حرف آدميرال صحه گذاشت.
با وجوداين، به گفته يک مقام سابق اطلاعاتي، اين اقدام آدميرال، خشم ديک چنی را برانگيخت. ولی درسی گرفته شد: نظرعموم به اقدام متقابل بود و مردم حتی می پرسيدند چرا آمريکا به اقدام تندتری دست نميزند.

به گفته اين مقام چندهفته بعد اجلاسی در دفتر ديک چنی برگزار شد. موضوع آن عبارت بود از:˝ چگونه ميتوان يک دست آويز بزرگ خصمانه بين تهران و واشينگتن ايجاد کرد.˝

يوشکافيشر: بسته پيشنهادی اروپا راه را باز کرده است
٭  در ماه ژوئن پرزيدنت بوش سفری به اروپا داشت که رسما سفر خداحافظی بود و طی آن با ملکه انگليس چای و با سارکوزی و همسرش شام خورد. اما مساله جدی تر يک سری ملاقات ها برای جلوگيری از برنامه هسته ای ايران بود که موضوع آن علنی نشده است. رايس در تدارک برای يک بسته پيشنهادی جديد شرکت داشت، ولی موضع واشينگتن توقف غنی سازی قبل از شروع مذاکرات است که ايرانی ها آن را رد کرده اند.

بعد از انتشار مقاله يوشکافيشر که در آن گفته اگر پيشنهاد جديد پذيرفته نشود اوضاع بطور مرگباری سخت خواهد شد، هرش با فيشر صحبت کرد. فيشر که به گفته هرش ارتباطات گسترده ای درمحافل ديپلوماتيک دارد به او گفت پيشنهاد جديد اروپايی ها حاوی يک عنصر جديد است: ˝ اين پيشنهاد ميگويد ايرانی ها بايد ساختن سانتريفوژهای جديد را متوقف کنند و طرف مقابل بايد هرنوع افزايش تحريم های شورای امنيت را متوقف کند˝، هرچند ايران هنوز بايد کليه فعاليت های غنی سازی را متوقف کند تا مذاکرات رسمی آغاز شود. فيشر اضافه کرد: ˝ اين ميتواند برای ايرانی ها، اگر حسن نيت داشته باشند، قابل قبول باشد.˝ فيشر اضافه کرد سوال بزرگ مربوط به واشينگتن است:˝ من فکر ميکنم آمريکايی ها عميقا درمورد چگونگی برخورد به ايران اختلاف دارند. بعضی از مقامات نگران عواقب حمله نظامی هستند و برخی ديگر فکر ميکنند حمله غيرقابل اجتناب خواهد بود.. من اروپايی ها را می شناسم، ولی اصلا نميدانم آمريکايی ها در مورد اين مساله کار را به کجا خواهند رساند.˝

٭  در پايان مقاله، هرش به مساله انتخابات و نظرات اوباما و مک کين در رابطه با ايران می پردازد که در آن اشاره رفته است مک کين حتی با تدارک شرايطی که مذاکره امکان پذير شود مخالفت ميکند. در اين بخش آمده راندی شونمان مسوول سياست امنيت ملی مک کين در کمپ انتخاباتی او که يک نومحافظه کار شناخته شده است رابط مک کين با کاخ سفيد و دوست ديويد ادينگتون مسول دفتر ديک چنی است. برخی شونمان را نامزد پست مشاور امنيت ملی برای مک کين ميدانند. هرش اضافه ميکند معلوم نيست مک کين که عضو کميته نيروهای مسلح سنا است، در مورد برنامه ˝ عمليات سری در ايران˝ گزارش داده است يانه. در کنفرانس آيپک در ماه ژوئن اوباما موضع خود را در مورد ˝ ديپلوماسی اصولی و سخت گيرانه ˝ تکرار کرد، ولی او هم مانند مک کين تاکيد کرد گزينه نظامی را روی ميز نگاه خواهد داشت.

مقاله سيمورهرش در نيويورکر
 

http://www.newyorker.com/reporting/2008/07/07/080707fa_
fact_hersh?currentPage=all

گزارشات بی بی سی و راديو فردا از مقاله هرش

http://www.bbc.co.uk/persian/iran/story/2008/06/080629
_wmt-hersh-covert.shtml

http://www.radiofarda.com/Article/2008/06/29/f5_newyorke
r_Hersh_Preparing_Battlefield.html

خبر و نظر ۰۰۰ ادبيات و هنر ۰۰۰  نوشته های منتخب يا رسيده ۰۰۰ ويدئوکليپ ـ  ترانه و موسيقی ۰۰۰ انديشه ـ تاريخ ـ علوم انسانی ـ گفتار ها ۰۰۰ طنز و طنز واره ۰۰۰ با شما ـ پرسش ها و پاسخ ها ۰۰۰ آرشيو ـ معرفی بخش ها ۰۰۰ صفحه ی اول