اگر محمود احمدی نژاد را مرم ايران در انتخابات
ماه ژوئن، بار ديگر به عنوان رييس جمهوری خود انتخاب کنند، اين هديه يی
به ما
و لطفی در حق ماست... ما نيازمند به احمدی نژاد هستيم... بدون احمدی
نژاد، کار ما در چالش با ايران دشوار خواهد بود...
اين ها را در نشست بزرگ و تعيين کننده و پر سر و صدای همين ماه مه
«آيپاک»، بزرگترين و نيرومند ترين لابی اسراييل در آمريکا، دو تن از
سخنرانان برجسته ی اين لابی اظهار داشتند.
خبر، موثق است. چرا که فيليپ وايس رسماً آن را در سايت اختصاصی خود
منتشر کرده است. کسانی که دستی در کار دارند فيليپ وايس را به خوبی می
شناسند. او نويسنده، و پيش از آن و بيش از آن، روزنامه نگاری آمريکايی
است که بخش مهمّی از تحقيقات و نوشته های خود را به بررسی نقش اسراييل
و لابی های آن در آمريکا اختصاص داده است.
فيليپ وايس، در نشريات پرآوازه يی قلم زده است همچون: نيويورک تايمز
مگازين، نيويورک آبزرور، نِيشن، واشينگتن مانثلی، هارپيريز مگازين،
ناشنال ريويو، جويش ورلد ريويو...
از او به عنوان يک يهودی آمريکايی ترقی خواه و پيشرو ياد می شود، و او
نيز خود را «يک آنتی صهيونيست» معرفی می کند...
آنچه می خوانيد ترجمه ی متن گزارش اوست در سايت خودش به تاريخ پنجم ماه
مه، با عنوان «سخنرانان آيپاک، احمدی نژاد را هديه يی برای اسراييل می
دانند».
ديروز در کنفرانس سياست گذاری آيپاک، دو سخنران تأکيد کردند که احمدی
نژاد يک bete noir [اصطلاحی برگرفته از زبان فرانسه، به معنای لغوی
جانور سياه، و معنای مجازی موجودی نفرت انگيز، و موجبی و بهانه يی برای
نفرت و ايجاد نفرت ـ م] برای لابی ماست، و در همان حال، هديه يی و لطفی
است که بر ما ارزانی شده است. اگر مردم ايران، احمدی نژاد را در
انتخابات ماه آينده به رياست جمهوری ايران برنگزينند، موقعيت آيپاک در
زمينه ی تبليغ عليه «سلاح های اتمی ايران» آسيب خواهد ديد.
اين سخنان را ايلان برمن، که معاون «شورای سياست خارجی آمريکا» نيز
هست،در آن بخش از نشست آيپاک که به برسی انتخابات در ايران اختصاص داده
شده بود اظهار داشت و اضافه کرد:
ـ علی خامنه ای، مسئول سياست دفاعی و سياست خارجی جمهوری اسلامی ايران
است، و احمدی نژاد، بسيار زياد در خط او قرار دارد. چهار تا پنج سال
است که سخن از توانايی ها و عدم توانايی های احمدی نژاد می رود. او
هديه يی است که ما به حفظ و نگاهداری آن نيازمند هستيم. او آنچنان از
ما سخن می راند که گويا می خواهد ما را به قتل برساند، و بر اين مبنا
چنين نتيجه گيری می شود که بايد او را جدی بگيريم. اما آيا او می تواند
آنچه می گويد را انجام دهد؟ پاسخ ما اين است که نمی دانيم.».
بعد تر، يک پرسشگر، دوباره همين موضوع را برجسته کرد:
ـ چه اتفاقی خواهد افتاد اگر احمدی نژاد در انتخابات ماه ژوئن شکست
بخورد و جای خود را به کسی بدهد که کمتر فتنه انگيزی و آتش افروزی می
کند؟ در آن صورت، ما چه می توانيم بکنيم تا خطر ايران را در افکار
عمومی جهان، عمده سازيم؟
کِن پولاک [عضو برجسته ی ديگر آيپاک ـ م ] در پاسخ به اين پرسش، تصديق
کرد که در آن صورت بايد نگران بود. او که نظری منفی نسبت به موضع آيپاک
در ارتباط با برنامه ی کنگره ی آمريکا در مورد تشديد مجازات های
اقتصادی عليه ايران، در صورت پيشرفت «برنامه ی سلاح های اتمی ايران»
داشت، چنين گفت:
«خطراتی در کار خواهد بود. يک نفر از دستگاه بوش [که به صورتی نامشخص
از او ياد شده است ـ توضيح داخل کروشه، از خود فيليپ وايس است] گفته
بود که احمدی نژاد، بهترين ديپلمات برای ماست. چرا که هر وقت که او
دهان باز می کند، يک کشور جديد را وارد اردوگاه متحدين و ياران ما می
سازد. ولی اگر به جای او ما با شخص ديگری طرف باشيم که همان مبانی
سياست احمدی نژاد را، از طريقی آرام تر و کمتر حادثه برانگيز، پی
بگيرد، کار ما برای همراه کردن ديگران با خودمان سخت خواهد شد. [ما
بايد به او کمک کنيم که برنده شود. اين توضيح داخل کروشه هم باز از خود
فيليپ وايس است.]... بدون احمدی نژاد، ما، در چالش با ايران، مأموريتی
دشوار در پيش رو خواهيم داشت.
٭
احمدی نژاد، کانديدای چه کسانی است؟ در آنِ واحد، کانديدای اسراييل و
موساد، آيپاک و لابی های ديگر اسراييل... «ضد صهيونيست» ها و «ضد
استکبار جهانی» های «انقلابی» يی از قبيل دزدان تراز اول بازار سنتی
(مثل مؤتلفه يی ها)... گنديده ترين اقشار روحانيت... جنگ طلبان درون
حاکميت ايران و به خصوص درون «نهاد های انقلابی»... به خدمت گرفته
شدگان ايرانی اسراييل، از جمله مبلغان خودفروخته ی «تز» دفاعی بودن
تجاوز اسراييل به غزه به عنوان عکس العمل در برابر «جنگ حماس به نيابت
از طرف رژيم ايران با اسراييل»، که در تطهير دستان به خون و جنايت
آلوده ی اسراييل و نئوکان ها در لبنان و فلسطين و عراق و سراسر
خاورميانه، و در تلاش به منظور به شکست کشانيدن سياست «مماشات» اوباما،
و بازگشت به عصر بيا و برو بوش ها و چينی ها، هيچ فرصتی را از دست نمی
دهند... و هر کسی که ناکس تر از او را چه در پوزيسيون و چه در
اپوزيسيون ايران نمی توان يافت.
اين حکايت، تازگی ندارد، و سال پيش هم، رييس سابق موساد، افراييم
هاليوی، به صراحت گفته بود که «احمدی نژاد، هديه يی بزرگ برای اسراييل
است.».
در بيستم ماه اوت ۲۰۰۸، روزنامه ی اسراييلی «هاآرتص»، اين موضوع را در
گزارشی که در همان زمان به همين قلم، ترجمه و منتشر شد به تفصيل نوشته
بود.
به منظور تکميل گزارش فيليپ وايس، قسمتی از گزارش هاآرتص را نيز (با
حذف توضيحات و اضافات) در اينجا می آورم. متن کامل، در آرشيو صفحات
«خبر و نظر» سايت ققنوس، موجود است. ٭
رييس سابق موساد:
احمدی نژاد، هديه يی بزرگ به اسراييل است!
سخنان آتش افروزانه ی احمدی نژاد، جامعه ی جهانی را عليه کشور او متحد
کرده است. و اين يک خدمت بزرگ و کليدی به اسراييل است.
اين را رييس سابق موساد، افراييم هاليوی (هاليفی)، درتلويزيون عربی
زبان «الحرّه» که تحت کارفرمايی آمريکا قرار دارد، اظهار داشت.
او گفت که احمدی نژاد، هديه يی بزرگ به اسراييل است. ما هرگز در موساد
قادر نبوديم عملياتی بهتر از آنچه احمدی نژاد برای ما انجام می دهد
انجام دهيم.
افراييم هاليوی افزود:
اظهارات افراطی يک رييس جمهوری در ايران، برای همه کس ثابت می کند که
ايرانِ امروز، ايرانی است که همزيستی با آن غير ممکن است. احمدی نژاد،
به اين گونه، تمام جهان را عليه ايران، متحد می سازد.
او همچنين، در ماه گذشته، در گفتگويی با هفته نامه ی آمريکايی تايم،
پيش بينی کرده بود که اگر اسراييل به ايران حمله کند، اين کار او می
تواند ضربه يی به خود باشد که تأثيرات آن تا صد سال آينده ادامه خواهد
داشت؛ و بنابر اين بايد فقط به عنوان آخرين راه چاره از آن استفاده
کرد.
هاليوی که حالا رياست «مرکز مطالعات استراتژيک و سياسی» دانشگاه عبری
اورشليم را به عهده دارد، در همان حال توضيح داده بود که اگر [بر عکس ـ
م ] اين، ايران باشد که به اسراييل حمله کند، حمله ی ايران، احتمالاً
به جز ضربه ی محدودی بر اسراييل نخواهد بود. چرا که سيستم پيشرفته ی ضد
موشکی اسراييل، به صورتی وسيع، موشک های ايرانی را منهدم و خنثی خواهد
کرد.
يک مقام برجسته ی ديگر موساد که ظاهراً در زمان اهود اولمرت از مصادر
امور موساد بوده است، نيز به تايم گفته است:
ـ ايران دارد از خودش تصوير يک ابرقدرت مهيب در اذهان می سازد، در حالی
که چيزی به جز يک ببر کاغذی نيست.
يک منبع اسراييلی ديگر هم به همين هفته نامه ی تايم اظهار داشته است که
اسراييل، به فاصله ی زمانی ميان نوامبر ۲۰۰۸ (انتخابات آمريکا) و
ژانويه ۲۰۰۹ (تفويض قدرت به رييس جمهوری جديد) به عنوان يک «پنجره ی
باز» و يک فرصت مناسب برای حمله به ايران نگاه می کند.
اين منبع، توضيح داد که پيش از انجام انتخابات رياست جمهوری در آمريکا،
دست زدن به يک حمله ی نظامی عليه ايران، برای اسراييل مقدور نيست. چرا
که چنان حمله يی تأثيراتی منفی بر سرنوشت کانديدا های رياست جمهوری
آمريکا می گذارد. مخصوصاً بر سرنوشت مک کين. و «هيچ رهبر اسراييلی يی
نمی خواهد که به خاطر نابود کردن شانس حزب جمهوری خواه در انتخابات
رياست جمهوری، مورد مؤاخذه و سرزنش قرار بگيرد.».
هفته نامه ی تايم، از قول منابع اطلاعاتی نوشت که حمله ی اسراييل به
ايران، احتمالاً فقط خواهد توانست برنامه ی اتمی رژيم ايران را به مدت
يک يا دو سال متوقّف کند. دست زدن به يک حمله ی وسيع عليه تعداد زيادی
از مراکز پنهان شده ی اتمی، به معنای پذيرفتن خطری کلان است با نتيجه
يی نامطمئن.
و از همين روست که يکی از مقامات عاليرتبه ی اسراييل، بسيار بر ضرورت
تجزيه و تحليل سود و زيان احتمالی حمله به ايران، و بر ضرورت احتياط
فراوان در اين مورد پافشاری می کند.
----------------------------
تيتر و لينک گزارش فيليپ وايس:
AIPAC
speakers portray Ahmadinejad as a gift
www.philipweiss.org/mondoweiss/2009/05/
aipac-speaker-calls-ahmadinejad-the-
gift-that-keeps-on-giving-.html
لينک متن کامل ترجمه ی مقاله ی روزنامه ی هاآرتص:
http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar08/haaretz-njd.html