خبر و نظر ۰۰۰ ادبيات و هنر ۰۰۰  نوشته های منتخب يا رسيده ۰۰۰ ويدئوکليپ ـ  ترانه و موسيقی ۰۰۰ انديشه ـ تاريخ ـ علوم انسانی ـ گفتار ها ۰۰۰ طنز و طنز واره ۰۰۰ با شما ـ پرسش ها و پاسخ ها ۰۰۰ آرشيو ـ معرفی بخش ها ۰۰۰ صفحه ی اول

 
به جای تشويق، همين حالا بايد اسراييل را تنبيه کرد!
   
   
Michel Warschawski
 
   

برگردان: محمد علی اصفهانی
--------------------------------

به خاطر قدردانی از جنايات روزمره ی دولت اسراييل، «اتحاديه ی اروپا»، از تصميم خود به تقويت روابط با اين دولت، سخن رانده است. و ميشل وارشاوسکی ٭ به عنوان بخشی از وجدان جهان معاصر، و به عنوان يکی از برجسته ترين چهره های انسانگرای اسراييلی، اين را برنتافته است، و در يادداشتی به تاريخ دوّم دسامبر، از مردم اروپا خواسته است که همزمان، هم به مقابله با اين اقدام شرم آور برخيزند، و هم درجهت تحقق تحريم و تنبيه همه جانبه ی دولت اسراييل، فعّال شوند.
ترجمه ی يادداشت ميشل وارشاوسکی را در اينجا می خوانيد.

«غزه می سوزد». اين را بانوی مبارز فرانسوی، لی ليان کردوا، با استفاده از عنوان و بسياری کلمات ترانه يی معروف نوشته است که ويران شدن شهرکی يهودی به وسيله ی نازی ها را حکايت می کند.
غزه می سوزد؛ و جهان خفه خون گرفته است و منتظر به ثمر رسيدن پروسه ی صلح است. پروسه يی که اصلاً وجود خارجی ندارد.

«يک موجوديّت متخاصم». اين است نگاه رسمی و علناً اعلام شده ی رهبران اسراييل به سرزمينی که در آن يک و نيم ميليون انسان، از زن و مرد و پير و جوان و کودک، تمام تلاششان بر اين است که فقط بتوانند زنده بمانند.
و با چنين نگاهی است که دولت اسراييل، خودش رامجاز، و حتی موظف به جنگی می بيند برای منهدم و نيست و نابود کردن اين مردمان.

چندين سال پيش، تانيا رن هارت، که اينک جهان را وداع گفته است، برای بيان سرکوب مردم فلسطين به وسيله ی اسراييل در سرزمين های اشغالی، کلمه ی «ژنوسيد» را به کار برد. در آن زمان، من در زمره ی کسانی بودم که معتقد بودند که تانيا نبايد برای بيان اين سرکوب، از کلمه ی «ژنوسيد» استفاده کند. ولی امروز خطاب به او می گويم:
ـ تانيا! از همان جايی که حالا در آن هستی، مرا ببخش. حق با تو بود. تو طبيعت واقعی طرح های اسراييل را می ديدی و می فهميدی. و اين، من بودم که اشتباه می کردم.

دولت اسراييل، به گونه يی لجام گسيخته و بی امان، به نسل کشی فلسطينيان در غزه مشغول است. با استفاده از سلاح گرسنگی دادن. با قطع جريان الکتريسيته. با محروم کردن مردمان از آب آشاميدنی. با دامن زدن به بيماری های مسری در ميان آن ها، و در همان حال، محروم کردنشان از حق تأمين ابتدايی ترين نيازمندی های پزشکی.

غزه، در محاصره است؛ و جنايتکار جنگی، اهود باراک، همين اندک زمانی پيش، دستور داده است که حتی نيمی از کمک های انسانی سازمان ملل به مردم غزه را هم توقيف کنند.

وقتی که «سارايوو» در محاصره ی جنايتکاران ارتش صرب، و شبه نظاميان بود، جامعه ی بين المللی، عکس العملی سخت از خود نشان داد. رژيم صربستان، بايکوت شد؛ و بلگراد هم بمباران.
وقتی که عراق، کويت را اشغال کرد، جامعه ی بين المللی، به عمليات نظامی دست زد؛ و به تحريم سنگين مردم عراق. تحريمی که باعث مرگ هزاران کودک بی گناه شد.
امروز امّا، همان جامعه ی بين المللی، در برابر کشتار شنيع و فجيع مردم غزه، مطلقاً ساکت است.

وظيفه ی ما، و جوامع انسانی سراسر جهان است که از نهاد های بين المللی، و از دولت ها بخواهيم که اقدامی قوی، کارآمد، و سريع، عليه اسراييل انجام دهند. عليه دولتی که به ساده ترين و پيش پاافتاده ترين قوانين بين المللی تجاوز می کند. همچنان که به صد ها قطعنامه و مصوبه ی سازمان ملل. و همچنان که به تک تک کنوانسيون های حقوق بشر.
جنايات جنگی اسراييل عليه مردمان غزه، از مجموعه ی دغدغه های ذهن جامعه ی جهانی، کنار گذاشته شده است.

مثل آفريقای جنوبی عصر آپارتايد، اسراييل بايد مجازات و تنبيه شود. نه اين که اروپا با تقويت روابط خود با او، او را مورد تشويق هم قرار دهد.
من، به عنوان يک شهروند اسراييل، از اتحاديه ی اروپا انتظار دارم که به ما کمک کند که بر دولت خود، فشار آوريم و وادارش سازيم که جناياتش عليه فلسطينيان در غزه را متوقف کند.
اتحاديه ی اروپا با تصميم به تقويت روابط خود با اسراييل، به اسراييل جايزه می دهد، و برای او پيام تشويق آميز می فرستد.
و اين پيام، ننگين است.

همه ی آن مردم اروپايی يی که به کرامت انسان می انديشند بايد در اين زمينه به مقابله با دولت های خود به پا خيزند.

توضيحات:
عنوان اصلی و لينک مقاله:
Sanctions Now - Upgrading, Hell No
www.alternativenews.org/blogs/michael-warschawski
٭ شخصيت سرشناس فرانسوی ـ اسراييلی، Michel Warschawski ـ که فرزند ماکس، حاخام بزرگ است ـ در شانزده سالگی، از فرانسه برای تحصيل علوم دينی يهود به اورشليم رفت؛ و در آنجا، به زودی به صفوف مبارزه با ايده ی صهيونيسم پيوست.
در سال ۱۹۸۴ AIC (مرکز اطّلاعات آلترناتيو) را در اسراييل بنا نهاد که چند حرکت صلح طلب اسراييلی و چند سازمان فلسطينی را در بر می گيرد.
حکومت اسراييل، پنج سال بعد، او را به دليل کمک به جبهه ی مردمی آزادی فلسطين (به رهبری جرج حبش) به بيست ماه زندان محکوم کرد.
او در فاصله ی سال های ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ همراه با دومينيک ويدال از لوموند ديپلماتيک، و ليلا شهيد ـ نماينده ی فلسطين در اتّحاديه ی اروپا ـ مجموعه کنفرانس هايی در شهر های مختلف فرانسه برگزار کرد که به خصوص با هياهوی روزنامه ی دست راستی فيگارو و سازمان موسوم به «فرانسه ـ اسراييل» روبرو شد، و کار به آنجا رسيد که او را از سخنرانی در محافل دانشگاهی فرانسه محروم کردند.
 
Michel Warschawski از تز تأسيس يک کشور و دولت واحد دو مليتی متشکّل از اعراب و يهوديان، در منطقه ی فلسطين بزرگ، دفاع می کند.

٭٭ نه برای کسانی که به خاطر بوسه زدن بر آستان اسراييل، و توجيه سجده بر خاک پای او می کوشند تا وانمود کنند که همه ی اين ها زير سر حماس است، و حماس نيز فرزند «پدر خوانده ی تروريسم جهانی» است، و الی آخر... بلکه برای کسانی که در پی شناخت بهتری از واقعيّت آنچه امروز در فلسطين می گذرد هستند، مراجعه به چند مقاله ی زير به ترجمه ی همين قلم، احتمالاً خالی از فايده نيست:
در فلسطين، چه کسی عليه چه کسی کودتا کرد؟ ـ ميشل وارشاوسکی
http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar03/warschawski-l.html
صبح به خير، حماس! ـ يوری آونری
http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar06/avnery-morning.html
اگر گفتيد چه کسانی، و چرا لبنان را به آشوب می کشند؟ ـ محمد حسنين هيکل
http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar07/heykal-liban.html
ديوار برلن های جديد را درهم فروريزيم! ـ جان پيلجر
http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar06/pilger-gaza.html

٭٭٭ حماس، طبعاً به لحاظ ايده ئولوژيک، بنيادگراست. امّا نه از نوع سلفی ها که مشکلشان مبارزه با «کفر»، و استقرار «خلافت اسلامی» است. اين سازمان، همانگونه که محمود درويش نيز در گفتگويش با لوموند (به ترجمه ی همين قلم، در صفحات «خبر و نظر» ققنوس) بر آن تأکيد کرده بود، جريانی است ملی گرا با نگاه «مذهبی»، که مسأله اش فقط مقاومت در برابر اشغال سرزمين های فلسطينی است و بس.
«بنيادگرايی اسلامی»، تنها با تن دادن به قواعد دموکراسی است که به طور طبيعی، از دور خارج می شود. نه با برهم زدن قواعد دموکراسی، و در نتيجه: امکان تجربه ی آزاد و تصحيح خود را از جوامع اسلامی سلب کردن، و راندن هرچه بيشتر بخش های وسيعی از مردم اين جوامع به سوی برخورد های عکس العملی، از جمله بازگشت به گذشته.

دروغ بودن ادعای اسراييل در مورد عدم آمادگی حماس برای مذاکره و قطع بی درنگ هر نوع عمليات نظامی، در مقالاتی از جان پيلجر، ميشل وارشاوسکی، و يوری آونری که در بالا به آن اشاره شد، به روشنی توضيح داده شده است.

 

خبر و نظر ۰۰۰ ادبيات و هنر ۰۰۰  نوشته های منتخب يا رسيده ۰۰۰ ويدئوکليپ ـ  ترانه و موسيقی ۰۰۰ انديشه ـ تاريخ ـ علوم انسانی ـ گفتار ها ۰۰۰ طنز و طنز واره ۰۰۰ با شما ـ پرسش ها و پاسخ ها ۰۰۰ آرشيو ـ معرفی بخش ها ۰۰۰ صفحه ی اول