خبر و نظر ۰۰۰ ادبيات و هنر ۰۰۰  نوشته های منتخب يا رسيده ۰۰۰ ويدئوکليپ ـ  ترانه و موسيقی ۰۰۰ انديشه ـ تاريخ ـ علوم انسانی ـ گفتار ها ۰۰۰ طنز و طنز واره ۰۰۰ با شما ـ پرسش ها و پاسخ ها ۰۰۰ آرشيو ـ معرفی بخش ها ۰۰۰ صفحه ی اول

 
نيلوفرانی که در مرداب می رويند
 
 
گروه اجتماعی خبرگزاری مهر
 

پريسا تو گرگ و ميش يک روز پاييزی ساک کهنه اش را پر کرد از لباس های کهنه تر و زد بيرون، می خواست بره به جايی که ديگه زير لگدهای پدر و برادر معتادش تنش کبود نشه و از اذيت و آزارهای نامادری در امون بمونه... می خواست بره به جايی که آسمونش رنگ ديگه ای باشه... اصلا می خواست کاری بکنه که چرخ دنيا به کامش بچرخه... اما اين بره کوچولوی ۱۵ ساله نمی دونست که گرگهای گرسنه در خيابونای اين شهر شلوغ چه دندونايی براش تيز کرده اند..

روزی نيست که چندين خبر در جرايد منتشر نشود و در آن به فرار دختران از خانه و يا دستگيری دختران فراری کم سن وسال در تاريکخانه های شهر و در دام مفسده پروران اشاره نشده باشد، اين دختران فراری از خانه پس از مدتی سرگردانی با ديدن هر چهره به ظاهر مهربانی به خيال خيرخواهی با او همراه شده و فقط با رد وبدل کردن چند جمله کوتاه سر از تاريکخانه های شهر درآورده اند.

کارشناسان معتقدند اختلاف بين والدين، طلاق و جدايی آنها، وجود ناپدری و نامادری، اعتياد والدين، توقع بيش از حد از نوجوانان، ترس از تنبيه و توبيخ شدن، سرزنش و شماتت های مستمر، تحميل ازدواج زود هنگام، بی توجهی و کم توجهی، کسب محبت اعضای خانواده و به خصوص والدين، خيال پردازی و کسب شهرت، موفقيت های دور از دسترس، فقر مادی و فرهنگی، کمبود عواطف، عدم وجود محيط امن در خانواده، تبعيض، سوء ظن، شک و بدخلقی والدين، خشونت در خانه، ناخواسته بودن کودک و بسياری عوامل ديگر از جمله دلايل فرار دختران از خانه محسوب می شود.
۶۰ درصد دختران فراری از هفته اول مورد تعرض قرار می گيرند

 استاديار دانشگاه علوم بهزيستی و توانبخشی در گفتگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری مهر با
بيان اين مطلب می گويد :
 بر اساس تحقيقی که بر روی ۱۱۰ دختر با سابقه فرار از منزل که ۳۰ نفر از آنها در اماکن عمومی، ۴۰ نفر در مراکز بازپروری دختران بهزيستی و ۴۰ نفر در زندان ها با همکاری معاونت پژوهشی دانشگاه علوم بهزيستی توانبخشی صورت گرفته، ۶/۹۲ درصد اين دختران سابقه دستگيری پس از فرار، ۶۸ درصد دارای سابقه گريختن، ۴۴ درصد سابقه تحويل به مراکز بهزيستی و ۷ درصد سابقه زندان دارند.
دکتر عليرضا جزايری می افزايد : 
بيش از نيمی از اين دختران با هدف کسب پول و يا سرپناه در طول مدت فرار، تقريبا هر روز ارتباط جنسی برقرار می کنند، ۷/۳ درصد اين دختران ارتباط جنسی هم با مردان و هم با زنان را ذکر کرده اند و ميانگين تعداد شرکای جنسی در دخترانی که هر روز ارتباط جنسی دارند حداقل يک و حداکثر ۱۰ نفر است.
 وی اظهار می دارد : 
۹/۳۸ درصد اين دختران بدون داشتن هيچ برنامه ای برای تامين مخارج و ۵۰ درصد بدون داشتن هيچ سرپناه مشخصی برای سکونت پس از فرار ( حداقل شب ها ) از منزل می گريزند.
۲/۳۵ درصد اين دختران با برداشتن پول از منزل، ۴/۲۰ درصد کار کردن، ۷/۳ درصد قرض کردن، ۶/۵ درصد سرقت، ۴/۷ درصد خودفروشی، ۴/۷ درصد خريد و فروش مواد مخدر و ۶/۵ درصد زندگی با دوست پسر و يا ازدواج با آنها روزهای پس از فرار را به شب می رسانند.
 
عضو گروه روانشناسی بالينی دانشگاه علوم بهزيستی با بيان اين که ميانگين سنی اغلب دختران
فراری در زمان اولين فرار حدود ۱۶ سال است به اهميت تمرکز اهداف پيشگيرانه ثانويه در اين زمينه اشاره کرده و معتقد است : 
دامنه گستره سنی زمان اولين فرار ۹ تا ۳۰ سال در کل نمونه ها و ۱۱ تا ۲۱ سال در نمونه های دارای سابقه ارتباط جنسی پس از فرار، اين مطلب مهم را گوشزد می کند که دختران در هر سنی امکان فرار از منزل را دارند بنابر اين ساير گروههای سنی هر چند به اندازه نوجوانی در اولويت نيستند، اما بايد مد نظر قرار گيرند.

اکثر دختران فراری چند روز پس از فرار بلافاصله جذب باندهای خريد و فروش مواد مخدر شده و از آنها برای توزيع مواد مخدر و يا اعمال منافی عفت استفاده می شود و اين در حالی است که صاحبان و گردانندگان اين باندها برای اينکه اين دختران حتی لحظه ای فکر فرار و لو دادن اعضای گروه را به ذهن خود هم راه ندهند ، اين دختران را وادار به مصرف مواد مخدر می کنند.

هروئين و ترياک بيشترين مواد مصرفی دختران فراری

رئيس انجمن مددکاری ايران به مصرف هروئين و ترياک در ميان دختران فراری اشاره کرده و می گويد : 
بر اساس تحقيقی که بر روی ۳۰۰ مددجوی دختر و زن مراکز بازپروری صورت گرفته بيش از ۳۵ درصد اين دختران دارای سابقه اعتياد هستند که در اين ميان هروئين و ترياک عمده ترين مواد مصرفی بيش از ۵۰ درصد دختران فراری را تشکيل می دهد، همچنين بر اساس اين تحقيق ۵/۲۴ درصد دختران فراری هروئين، ۵/۲۹ درصد ترياک، ۱۵ درصد حشيش و ۳۱ درصد سيگاری هستند.
دکتر مصطفی اقليما می افزايد :
 دختران فراری مانند ولگردان برای تهيه مايحتاج زندگی و خوراک مرتکب سرقت، اعمال منافی عفت و خودفروشی شده و ظرف مدت کوتاهی در پی آشنايی با باندهای فساد به فحشا کشيده شده و در اين مرحله است که برای رهايی از فشار روانی، غم سرگردانی و کمبود محبت بسيار سريع در دام مواد مخدر گرفتار می شوند.
وی ناسازگاری با والدين را دليل عمده فرار دختران از خانه دانسته و معتقد است : 
در ۵/۱۹ درصد دختران فراری ناسازگاری با والدين، ۱۶ درصد اغفال، ۱۳ درصد عدم امنيت در خانواده، ۱۵ درصد وضع نامناسب اقتصادی، ۵/۱۲ درصد از هم پاشيدگی خانواده، ۷ درصد گرايش به مسائل انحرافی، ۵/۱۲ درصد ازدواج نابسامان، ۳/۲ درصد اعتياد و ۵ درصد مشکل روانی دليل ترک خانه بوده است.

بيش از ۳۰ درصد دختران فراری در خانه مورد تعرض قرار گرفته اند

دکتر اقليما آزارهای جنسی را واقعيت تلخ ديگر دختران فراری دانسته و اظهار می دارد : 
۳۶ درصد دختران فراری توسط اعضای خانواده مورد سوء استفاده جنسی قرار می گيرند، ۳۳
درصد اين دختران فراری تنبيه بدنی، ۶ درصد اجبار به گدايی، ۱۳ درصد خريد و فروش مواد مخدر و ۶/۶ درصد رها شدن در خيابان را دليل ترک منزل عنوان کرده اند.

 اين مددکار اجتماعی ناسازگاری مددجو با والدين و ايجاد محدوديت، ممانعت از پيشرفت و تحصيل، تهديد به ازدواج های اجباری را از جمله مهمترين دلايل فرار دختران از خانه دانسته و معتقد است : 
دخترانی که در خانواده های از هم پاشيده و دارای مشکلاتی شامل جدايی والدين، مشاجرات خانوادگی، عدم امنيت، رفت و آمد افراد خلافکار، اجبار به تکدی گری و خريد و فروش مواد زندگی می کنند، درصورت ترخيص احتمال زيادی برای بازگشت مجدد به خيابان دارند.

 تحقيقات کارشناسان بر روی دخترانی که از خانه فرار کرده اند، بيانگر اين امر است که اکثر قريب به اتفاق آنها از طرف سرپرست و يا ساير اعضای خانواده حداقل يکی از رفتارهای زير شامل کتک زدن، توهين کردن، مراقبت شديد، زندانی کردن، مسخره کردن و يادآوری مکرر اتفاقات گذشته آزار ديده و فقط ۱۴ درصد نمونه ها با برخورد مناسب والدين پس از بازگشت مواجه می شوند.
در مجموع يافته های اين تحقيق نشان می دهد که اين دختران به خانه هايی بازگردانده شده اند که شرايط قبلی منجر به فرار آنها تغيير نکرده و خانواده ها نيز فاقد مهارتهای لازم برای برخورد با اين دختران بوده اند.

والدين، ۷۰ درصد در فرار دختران از خانه مقصرند

 عضو هيات علمی دانشگاه تهران نيز با اشاره به کاهش سن فرار دختران از ۱۶ به ۵/۱۴ سال می گويد :  برخورد نامناسب و ناشايست والدين با دختران دليل ۷۰ درصد فرار دختران از خانه است.
دکتر عباس گلدوست عارفی معتقد است : 
بر اساس آمار سازمان بين المللی کار سالانه ۱۰ ميليارد دلار سود از تجارت و قاچاق دختران و زنان نصيب باندهای مافيايی می شود و برآوردها بيانگر اين واقعيت تلخ است که ۱۰ ميليون نفر از کودکان جهان قربانی اين تجارت هستند.
وی می افزايد : 
بر اساس اعلام سازمان سالانه يک ميليون کودک در جهان روسپی می شوند و سازمان بهداشت جهانی نيز مدعی است که ۱۰۵ ميليون کودک به ويروس ايدز مبتلا هستند.
دکتر گلدوست در ادامه می گويد : 
بر اساس اعلام سازمان جهانی حمايت از کودکان خيابانی، ۷۰ درصد دختران فراری روزانه يک يا دو بار مورد سوءاستفاده جنسی قرار می گيرند و متاسفانه در بحث کودکان خيابانی آنچه مساله دختران را از اهميت مضاعف برخوردار می کند بحث جاذبه جنسی است که مساله فرار دختران را از پيچيدگی خاصی برخوردار کرده است.

وی با بيان اينکه ۷۰ درصد دختران فراری را دخترانی در مقطع تحصيلی راهنمايی تشکيل می دهند، معتقد است : 
افرادی که سر راه اين دختران قرار می گيرند با فريب آنها را به مراکز فساد کشانده و درآمد سرسام آوری را از اين راه نصيب خود می کنند.

 اين استاد دانشگاه در ادامه به معضل دختران فراری به ويژه در مناطق دور از مرکز و شهرهای کوچک اشاره کرده و اظهار می دارد : 
متاسفانه در اين مناطق خانواده ها مرگ را تنها علاج دختران فراری پس از بازگشت به خانه می دانند در حالی که بايد در شرايطی که هر ساله اين پديده با روند افزايشی مواجه است، خانواده ها شرايط و محيط خانه را برای پذيرش دختران خود فراهم کنند، همچنين رسانه ها بايد از طريق فرهنگسازی راه بازگشت به خانه را هموار تر کنند تا از عوارض جبران ناپذيرتر اين مساله در امان بمانند.

افزايش ۲۰ درصدی آمار دختران فراری و زنان آسيب ديده

 عليرغم اين که مسوولان و متوليان امر خبر از جمع آوری و ساماندهی اين دختران می کنند اما با اين حال معضل دختران فراری هر روز پر رنگ تر شده و هر ساله نيزبا روند تصاعدی ۱۵ تا ۲۰ درصدی مواجه می شود، گويی از هر طرف که اين دختران جمع آوری می شوند از سوی ديگر به تعداد آنها افزوده می شو د!
  معاون امور اجتماعی سازمان بهزيستی در اين باره می گويد : 
در ۶ ماهه اول سال گذشته ۸۷۶ دختر فراری در مراکز خانه های سلامت بهزيستی پذيرش و ساماندهی شده اند که اين رقم در ۶ ماه اول سال ۸۱ تنها ۷۳۴ مورد بوده است، ضمن اينکه سن فرار دختران نيز در اين ميان به ۱۳ سال کاهش يافته است.
 دکتر سيد حسن علم الهدايی به وجود ۲۷ مرکز خانه سلامت در کل کشور اشاره کرده ومی افزايد : 
طی ۶ ماهه اول سال ۸۲ تهران با ۱۵۳ مورد بيشترين پذيرش دختران فراری را داشته و پس از آن استان مرکزی با ۸۳ مورد، خوزستان ۳۵، اصفهان ۳۳، و خراسان ۱۳ مورد پذيرش داشته اند که استان يزد با ۶ مورد کمترين مشکل را در زمينه دختران فراری داراست.

باندهای فساد، ۹۰ درصد دختران فراری را شکار می کنند

۹۰ درصد دختران فراری پس از ترک منزل به دليل نداشتن سرپناه در شهر سرگردان می شوند و به اميد يافتن يک مکان امن گرفتار باندهای فساد شده و مورد سو استفاده قرار می گيرند.
معاون دفتر آسيب ديدگان سازمان بهزيستی کاهش سقف سن فرار دختران در شهر تهران به ۱۵ سال را نشان از بحرانی شدن اين آسيب دانسته و می گويد : 
دختران فراری در بدو فرار در پارکها و باغهای حاشيه شهرها گرفتار باندهای فساد شده و در پاساژها، دامداری ها و باغهای اطراف تهران مورد سوءاستفاده جنسی قرار می گيرند.

دکتر غلامرضا رضايی فر شرايط نامساعد خانوادگی را مهمترين عامل تاثير گذار در فرار دختران از کانون خانواده دانسته و معتقد است : 
در اين سنين احساسات و هيجانات شديد و بحران بلوغ که همزمان با اين دوره شروع می شود، نوجوانان را وا می دارد که به دنبال هويت خود باشد و اغلب آن را در گروه همسالان خويش می يابد.
وی افسردگی و خمودگی دختران را محرکی برای برقراری ارتباط غير متعارف با جنس مخالف و پيدا کردن جايگزينی برای پدر دانسته و اظهار می دارد :
 برخورد نامناسب والدين سبب تشويق و ترغيب آنان به تشديد ارتباط بيرون از خانه می شود که خود می تواند نهايتا به يکی از علل فرار تبديل شود.

دکتر رضايی فر از پديده دختران فراری و کودکان خيابانی به عنوان دو آفت مهم اجتماعی نام برده و معتقد است : 
شرايط گذار جامعه از نظام سنتی به مدرن تسريع کننده ايجاد اين آسيب های اجتماعی در جامعه است، در جامه سنتی نظارت شبکه خويشاوندی بر روی فرزندان زياد بوده و نه تنها والدين بلکه منسوبان ديگر هم بر تربيت بچه ها نظارت داشتند اما در شرايط فعلی اين نظارت داخلی به دلايل مختلف سست شده است.
وی تصريح می کند : 
داشتن يک هدف مشخص در زندگی و پايبندی به سنتها و ارزشهای دينی و اجتماعی می تواند در بالا بردن درک و فهم نوجوانان در تحمل و يا تغيير شرايط نامطلوب به شيوه درست راهگشا باشد، بطوری که آنان ديگر فرار را به عنوان بهترين و ساده ترين راه انتخاب نکرده و پيش از هر تصميمی عواقب شوم اين اقدام را در نظر بگيرند.

رسانه ها به فرار دختران از خانه دامن می زنند
 
دکتر سيد هادی معتمدی مدير کل دفتر آسيب ديدگان اجتماعی سازمان بهزيستی عدم فرهنگسازی مناسب به منظور پيشگيری از فرار نوجوانان توسط نهادها و ارگانها و رسانه های جمعی و نيز اکران سينماها و نمايش فيلم های تلويزيونی را جمله عوامل تشديد کننده معضل فرار نوجوانان از خانه دانسته و معتقد است: 
برخی فيلم هايی که طی دو سال اخير در رابطه با فرار نوجوانان ساخته می شود همه دارای پايانی خوش هستند، در اين فيلمها نوجوانان فراری به سامان می رسند و زندگی خوبی پيدا می کنند.
وی می افزايد : 
به عنوان مثال دختری که به خاطر سخت گيری های والدين از منزل فرار می کند، با ورود به جامعه از روی شانس با افراد خوبی برخورد می کند و سرانجام نيز با ازدواج با جوانی ثروتمند و توفيق يک زندگی ايده آل آينده ای مناسب می يابد.
دکتر معتمدی معتقد است : 
پديده فرار دختران از خانه يک آسيب اجتماعی جدی است و رسانه ها بايد جدا از نمايش فيلمهايی که پايان خوشی دارند، واقعيت زندگی اين دختران پس از فرار از خانه را به تصوير کشيده و با اين کار دخترانی را که قصد فرار از خانه را دارند حتی برای يک لحظه هم که شده به تفکر و تامل وادار کنند.
 
به اعتقاد کارشناسان تعيين دقيق عوامل موثر بر فرار از منزل اعم از شرايط خانوادگی و يا روانی دختر، تلاش برای برطرف کردن و يا کاهش عوامل منجر به فرار از جمله اقدامات مشاوره ای، مددکاری و حمايتی در سطح خانواده و در سطح مدرسه در خصوص شيوه برخورد با دختری که به منزل بازگشته، اطمينان از حفظ امنيت و سلامت دختر و همچنين امکان ارتباط آسان دختر با مراکز مشاوره ای و حمايتی از دخترانی که خانواده به هر دليل حاضر به پذيرش آنها نيست، از جمله راهکارهای پيشگيرانه از اقدام مجدد دختران از خانه است.

 نسيم تن به مشت و لگدهای پدر نمی داد، زورگويی های برادر را هم تحمل نمی کرد، برای همين هم برای رها شدن از اين دام به خيابان پناه آورد، با وجود اينکه تنها چند ماه از اولين روزی که برای رسيدن به آرزوهای دور و درازش پا به تهران گذاشت می گذرد، اما در همين مدت کوتاه به اندازه يک زن ۴۵ ساله تلخی و سختی روزگار را چشيده است، ديگر از سادگی و معصوميت دخترانه تنها يک خاطره برايش باقی مانده چرا که مظلوميت دخترانه خود را در همان روزهای نخست به بهای ناچيز يک لقمه نان و يک سرپناه امن فروخته بود!
۳۰ فروردين ۱۳۸۳

 

خبر و نظر ۰۰۰ ادبيات و هنر ۰۰۰  نوشته های منتخب يا رسيده ۰۰۰ ويدئوکليپ ـ  ترانه و موسيقی ۰۰۰ انديشه ـ تاريخ ـ علوم انسانی ـ گفتار ها ۰۰۰ طنز و طنز واره ۰۰۰ با شما ـ پرسش ها و پاسخ ها ۰۰۰ آرشيو ـ معرفی بخش ها ۰۰۰ صفحه ی اول