خبر و نظر ۰۰۰ ادبيات و هنر ۰۰۰  نوشته های منتخب يا رسيده ۰۰۰ ويدئوکليپ ـ  ترانه و موسيقی ۰۰۰ انديشه ـ تاريخ ـ علوم انسانی ـ گفتار ها ۰۰۰ طنز و طنز واره ۰۰۰ با شما ـ پرسش ها و پاسخ ها ۰۰۰ آرشيو ـ معرفی بخش ها ۰۰۰ صفحه ی اول

 
رييس ستاد ارتش مشترک آمريکا:
از عواقب جنگ با ايران برحذر باشيد!
 
 
برگردان: محمد علی اصفهانی
 

ما را شبانه روز، آمريکا و اسراييل، به قتل عام نسل های موجود و نسل های هنوز به دنيا نيامده مان تهديد می کنند. و به محو سرزمينمان نه تنها از نقشه ی جغرافيا، که از کتاب تاريخ، و از عالم هستی.
و سفلگانی چند ـ سواره بر تختی بر آب ـ و سفلگانی چندتر ـ غريق رؤيای دستيابی به تخته پاره يی در سراب ـ هر کدام به نوبه ی خود، بر «بحران اتمی»، بر «خطر صدور تروريسم و بنيادگرايی»، بر احتمال پرتاب شدن کره ی زمين به بيرون از کهکشان راه شيری در صورت دير جنبيدن دشمنان مردم ايران برای نجات مردم ايران، دامن می زنند.
امّا به دور از جهان اينان، جهان ديگری نيز هست:
جهانی در ايده. ايده يی که می کوشد تا با عينيّت يافتن، سرانجام، حقيقت خود را بر واقعيت، تحميل کند.

دو روز پيش، رييس ستاد مشترک ارتش آمريکا، کنفرانس مطبوعاتی بسيار مهمی در پنتاگون برگزار کرد که کمتر از اهميتش مورد توجّه قرار گرفته است.
دريا سالار مولن، بر خلاف درياسالار فالونِ مستعفی يا معزول، در اين کنفرانس، از بيم خطری که می تواند جدی و قريب الوقوع باشد ـ به ناچار ـ از هم پاشيدگی «قدرت» در آمريکا را به نمايش گذاشت.
و پيام ناخواسته ی سخنان او از ديد نويسنده ی فرانسوی کتاب «جهان بيمار آمريکا»، فيليپ گراسه، و گروه تحليل گرانش ـ «دُدِفانسا» ـ پنهان نماند.
Dedefansa ديروز، يک روز پس از اين کنفرانس مطبوعاتی، گزارشی تحليلی از اين کنفرانس نوشته است که ترجمه اش را در اينجا می آورم.

۱۴ تير ۱۳۸۷
۴ ژوئيه ی ۲۰۰۸
 
حمله به ايران؟ نه! می فهميد اين را؟
 
ديگر اين بار، رييس ستاد مشترک ارتش آمريکا و بالاترين مقام نظامی اين کشور، درياسالار مولن است که بدون ابهام و ايما و ملاحظات معمول، نسبت به عواقب وخيم حمله به ايران هشدار می دهد.
در روز چهارشنبه، دوّم ژوئيه، درياسالار مولن، يک کنفرانس مطبوعاتی در پنتاگون تشکيل داد و طی آن در مورد احتمال حمله به ايران موضع گيری کرد.
در حالی که جرج بوش همچنان تأکيد می کند که «همه ی گزينه ها بر روی ميز قرار دارند»، دريا سالار مولن با به کار بردن ضمير اوّل شخص مفرد ـ من ـ اين معنا را القا کرد که گويا خود را تصميم گيرنده يی در سطح رياست جمهوری می داند.
مولن با اشاره به منطقه ی خاورميانه گفت:
«اين منطقه، يک قطعه ی بسيار بی ثبات جهان است، و من نيازی نمی بينم که از آنچه هست بی ثبات تر شود.».

بی بی سی نيوز، در روز سه شنبه سوّم ژوئيه، گزارشی از پنتاگون در باره ی اين کنفرانس مطبوعاتی رييس ستاد مشترک ارتش آمريکا مخابره کرده است.
گزارشگر بی بی سی نيوز می نويسد:
پيش تر از اين نيز، در مواردی، روشن شده بود که دريادار مولن، خواهان حمله به ايران نيست. امّا اين تازه ترين سخنان او می تواند چنين تعبير شود که رييس ستاد مشترک ارتش آمريکا، در پس پرده، مبارزه يی سخت با خواست های کاخ سفيد و اسراييل ـ هر دوـ را پيش می برد، و می کوشد تا آن ها را متقاعد کند که پيش از اقدام به حمله به ايران، با دقت کامل، عواقب کار را در نظر بگيرند.

به گزارش بی بی سی نيوز، درياسالار مولن، حاضر نشد از آنچه رهبران اسراييل، در هفته ی گذشته، در جريان ملاقات با او، در مورد حمله به ايران گفته بودند پرده بردارد. [و اين، به اندازه ی کافی گوياست ـ م ].
امّا او در همان حال که از افشای نقشه های رهبران اسراييل عليه ايران خودداری می کرد، زنگ خطر را به صدا در آورد که گشودن يک جبهه ی سوّم در کنار جبهه ی عراق و جبهه ی افغانستان می تواند «بی نهايت نگران کننده ، و بسيار خطير باشد. با عواقبی که پيشاپيش سخن گفتن از آن دشوار است.».
در مورد اين خبر که اسراييل می خواهد تا قبل از پايان دوران رياست جمهوری بوش به ايران حمله کند، درياسالار مولن با طفره رفتن از دادن يک اطلاع صريح، به اين بسنده کرد که بگويد نيازی به بی ثبات تر کردن منطقه ی بسيار بی ثبات خاورميانه نمی بيند.

رييس ستاد مشترک ارتش آمريکا پيش بينی کرد که ايران توان مختل کردن حمل و نقل در منطقه ی استراتژيک تنگه ی هرمز را دارد. امّا او خبر افزايش ميزان گشت های نيروی دريايی آمريکا در خليج فارس را نه تأييد و نه تکذيب کرد.

درياسالار مولن، تصريح کرد که «ايران همچنان در مسير دستيابی به بمب اتمی حرکت می کند؛ و من فکر می کنم که در اين مسير، چيز هايی هست که بايد مورد مراقبت قرار گيرند. نگاه من به رژيم ايران تغيير نکرده است. اين رژيم همچنان يک عامل بی ثباتی در منطقه است. امّا متقاعد شده ام که راه حل را بايد همچنان در استفاده از امکانات ديگری به غير از جنگ جستجو کرد. مثلاً در فشار های ديپلماتيک، اقتصادی، و بين المللی.».

همه ی قرائن، نشان می دهند که ما نبايد فکر کنيم که اين دخالت مستقيم رييس ستاد مشترک ارتش امريکا، يک امر تصادفی و يا يک خوشمزگی «نيکولا سارکوزی» وار است. (۱)
درياسالار مولن، در يک اکيپ با رابرت گيتس ـ وزير دفاع آمريکا ـ کار می کند. و ما امروز می دانيم که رابرت گيتس، صريحاً مخالف حمله به ايران است. (۲)
موضع درياسالار مولن هم مشخص بود. امّا برگزاری يک کنفرانس مطبوعاتی در اين زمينه از سوی او در خود پنتاگون، به گونه يی بسيار صريح تر و روشن تر از هميشه، معنايی سياسی دارد.
رييس ستاد ارتش مشترک آمريکا، در واقع دارد دنباله ی سخن درياسالار فالون قبل از استعفا [ يا عزل ـ م ] او را می گيرد. و اين يعنی : موضع گيری درياسالار فالون، نه تصادفی بود، و نه تکروانه و انفرادی.

دخالت اينچنينی درياسالار مولن، به گونه يی کاملاً روشن و چشم گير، دو موضوع را بر ملا می سازد:
٭ مخالفت قطعی سران پنتاگون ـ از نظامی تا سياسی ـ با ايده ی حمله به ايران. سخنان مولن به همان اندازه خطاب به ديک چينی است که به اسراييلی ها. (۳) بسيار جدّی و شديد.
بر هم زدن اين وضعيّتِ مخالفت پنتاگون با کاخ سفيد، واقعاً نياز به يک «کودتا» دارد. حداقل: عزل کردن درياسالار مولن از رياست ستاد ارتش، و عزل کردن رابرت گيتس از وزارت دفاع آمريکا.
و به نظر می رسد که در شرايط ضعف و چندپارگی کنونی قدرت در آمريکا، چنين کاری غير قابل تصوّر باشد.
٭ همچنين ـ و شايد مهم تر از اين ـ دخالت مستقيم درياسالار مولن، به عنوان رييس ستاد مشترک ارتش آمريکا، در اين بحث، بازگو کننده ی يک «ضدّ قدرت» و يک چالش طلبی در برابر سياست جنگ افروزانه ی کاخ سفيد است.
از هم پاشيدگی «قدرت» در آمريکا، امروز ديگر امری است انجام پذيرفته و رسميّت يافته.
و اين از هم پاشيدگی ، منحصر به موضع گيری درياسالار مولن نيست.
کانال های رسمی غرب ـ مخصوصاً اروپا ـ از داشتن نگاهی درست به واقعيّت کشوری به نام ايالات متحدّه ی آمريکا ناتوانند.
ولی اين، واقعيتِ آنچه در آمريکا می گذرد را تغيير نمی دهد.
واقعيتی که روند رو به رشد آن را از جمله در همين مداخله ی سياسی درياسالار مولن نيز می توان ديد.
 ------------------------------------
تيتر و لينک مقاله:

Mullen en super-Fallon : pas d’attaque  contre l’Iran, c’est compris?!
www.dedefensa.org/article.php?art_id=5243

۱ـ نيکولا سارکوزی، رييس جمهوری جديد فرانسه، در کارزار انتخاباتی خود رسماً اعلام کرده بود که زمان خدا حافظی با آرمان های جنبش مه ۶۸ فرانسه فرا رسيده است. امّا از آنجا که خود را به جريان «گليسم» منتسب می داند، خدا حافظی با سياست استقلال طلبی «دوگل» در برابر آمريکا را به بعد از انتخاب شدن موکول ساخته بود!
سارکوزی تشکيل محور جديد پاريس ـ واشنگتن را جشن می گيرد! -گزارش روزنامه ی اومانيته از سخنرانی سارکوزی در کنگره ی آمريکا:

http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar05/huma-sarko.html

۲ ـ «ما مطلعيم که پنتاگون دارد برای متوقف کردن اين مسابقه ی جنگ، بر کاخ سفيد فشار وارد می آورد. اما وزارت دفاع، در قلمرو دستگاه رياست جمهوری است. دستگاهی که هميشه به وسيله ی گروهی از ايده ئولوگ ها احاطه شده است که معتقد به ديگرگون ساختن بنيادی ساختار خاورميانه هستند.» ـ اسکات رايتر در گفتگو با ايل مانيفستو:

 http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar07/ritter-iran.html

۳ ـ در اواخر دسامبر سال گذشته، دو روزنامه ی پرتيراژ اسراييل: يديوت آهارانت، و ژروزالم پست، گزارشی منتشر کرده بودند که بر مبنای آن، اسراييل بدون آن که کوچکترين حمله يی از سوی ايران به آن شده باشد، و صرفاً به خاطر پيشگيری از حمله ی احتمالی به اسراييل با بمب اتمی احتمالی يی که در سال های آينده ممکن است در ايران ساخته شود، به ايران حمله خواهد کرد؛ و منطقه را درگير جنگی خواهد ساخت که طی آن احتمالاً شانزده ميليون تا بيست و هشت ميليون ايرانی کشته خواهند شد. و تازه در اين برآورد، تلفات ديگر جنگ که محصول عواقب گرد و غبار اتمی و تشعشعات راديو آکتيو در دراز مدت است و قابل پيش بينی نيست در نظر گرفته نشده بود:
http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar06/is-16-28m.html

 

خبر و نظر ۰۰۰ ادبيات و هنر ۰۰۰  نوشته های منتخب يا رسيده ۰۰۰ ويدئوکليپ ـ  ترانه و موسيقی ۰۰۰ انديشه ـ تاريخ ـ علوم انسانی ـ گفتار ها ۰۰۰ طنز و طنز واره ۰۰۰ با شما ـ پرسش ها و پاسخ ها ۰۰۰ آرشيو ـ معرفی بخش ها ۰۰۰ صفحه ی اول