اين پنجره دوباره باز می شود و تو
از روبرو نگاه می کنی و من
بر روی تو
لبخند می زنم
تو لوس می شوی دوباره و با اخم
از پشت پنجره کنار می روی و بعد
خود را
در لای رختخواب
گم می کنی
بيرون می آيم و
آرام
در می زنم
قدری درنگ می کنی، اما
طاقت نداری و
در را به روی من
نه باز ِ باز، ولی ای ی ی
یک خرده بسته
یک خرده باز
يعنی که:
نيمْ بسته
يا نيمْ باز می کنی
می گويم عيد آمده آخر
و عيد ديدنی و ديده بوسی يی گفتند!
می خندی و درست مثل هميشه
چه می کنی؟
ها؟
ناز می کنی!