نگاهی به گزارش های ايندیپندنت و فیگارو
فيگارو، معتبر ترين روزنامه ی متمايل به دولت سارکوزی در فرانسه، در
شماره ی چهاردهم آوريل خود، ضمن انتشار فشرده يی از اطلاعات افشا شده
توسط روزنامه ی انگليسی اينديپندنت در مورد مذاکرات نهانی احتمالی
وابستگان دو دولت ايران و آمريکا از پنج سال پيش تا به حال، از «آماده
سازی افکار عمومی در دو کشور ايران و آمريکا، برای مذاکره ی مستقيم»
سخن به ميان آورده است.
حکومت ملايان به طور عام، و کسانی که از زير عبای ولی فقيه بيرون آمده
اند، و يا او را در زير عبای داشته و نداشته ی خودشان پناه داده اند،
به طور خاص، قطعاً بر مبنای محاسبات خود، در برافروختن آتش معرکه ی
اتمی، «فوايد» فراوانی می بيينند. و از جمله در پناه همين معرکه است که
توانسته اند غارت و سرکوب و خفقان و قتل و زندان و شکنجه و اعدام و دست
و پا قطع کردن و سنگسار را هروز بيشتر از روز پيش کنند.
هر کس هم که ـ با هر عذری و بهانه یی و توجيهی و فريبی ـ چون آنان بر
اين آتش می دمد، شريک جرم و جنايت آنان است. شريک همه ی غارت ها و
سرکوب ها و قتل ها و شکنجه ها و دست و پا قطع کردن ها و سنگسار ها.
اما آنچه اين موجودات قدرت فهمش را ندارند، ناهمخوانی ماهوی سيستم
اقتصادی و سياسی و فرهنگيشان است با سيستم سرمايه داری پيشرفته ی
امپرياليسم، و به خصوص، با نياز های جديد امپرياليسم آمريکا در
«خاورميانه ی بزرگ».
نفهمی يی که بهای آن می تواند علاوه بر انهدام خودشان، انهدام تمامی
ايران باشد.
افکار عمومی جهان، و تلاش های روزنامه نگاران و نويسندگان و فعالان ضد
جنگ در همه جای دنيا ـ بی هيچ ترديدی ـ در بستن دست و بال جرج بوش و
باند گانگستری او در اجرای نيّت شوم حمله به ايران، تا به امروز، نقشی
تعيين کننده داشته است.
و برای ادای دين به خودی ها هم که باشد نبايد فراموش کنيم که وحدت کلام
و شعار افراد و جريان های آزادی خواه و مستقل و استقلال جوی داخل
ايران، از کارگران و زحمتکشان گرفته تا دانشجويان و روشنفکران و زنان،
در مقابل دشمن کمين کرده به قصد تجاوز به ميهن ما، هشداری بسيار جدی و
کارآ به آمريکا و اسراييل بوده است؛ و توانسته است تلاش های شبانه روزی
منحط ترين بخش اپوزيسيون خارج از کشور در جهت آماده سازی حمله به ايران
را تا حدودی خنثی کند.
و اين، به بيان ديگر یعنی:
بايد همچنان با هوشياری تمام، مراقب همه ی فعل و انفعالات و تحرّکات
داخلی و خارجی در ارتباط با سرنوشت سرزمینمان باشيم و بدانيم که در حال
حاضر، فاصله ی ميان بود و نبود کشوری به نام ايران، فاصله يی است ميان
دو پلک برهم زدن.
۲۶ فروردين ۱۳۸۷
۱۴ آوريل ۲۰۰۸
مشاوران سياسی دو حکومت دشمن، احتمالاً در تمام پنج سال گذشته، با
يکديگر، در سايه، مشغول مذاکره در باره ی برنامه ی هسته يی و روابط
منجمد شده شان بوده اند.
اگرچه در همين سه شنبه، هشتم آوريل، آمريکا باز هم [مردم] ايران را به
تنبيهات فزاينده و انزوای بيشتر تهديد کرده است، دو دشمن سوگند خورده
[رژيم های ايران و آمريکا] از پنج سال پيش تا کنون مشغول گفتگو های
پنهانی با يکديگرند.
اين را روزنامه ی انگليسی اينديپندنت، بر مبنای گواهی يکی از شرکت
کنندگان در اين گفتگو ها فاش کرده است.
اين شرکت کننده در اين گفتگو های احتمالی Thomas Pickering از معاونان
سابق وزار ت خارجه ی آمريکا [و نماينده ی اسبق آمريکا در سازمان ملل
متحد] است. ديپلماتی ۷۷ ساله، و بسيار سرد و گرم چشيده و آبديده و جنگ
از سرگذرانيده.
او می گويد که گروهی متشکّل از دوازده ديپلمات سابق آمريکايی، که به
وسيله ی يک انجمن آمريکايی طرفدار سازمان ملل متحد، به نام «انجمن
آمريکايی سازمان ملل»، سازماندهی شده است، با دانشگاهيان و مستشاران
ديپلماتيک ايرانی، مذاکراتی در بسياری از نقاط جهان، البته به جز
آمريکا و ايران، داشته است.
اگرچه هيچ کدام از اين ايرانيان و آمريکاييان، عضو دولت متبوع خود
نيست، امّا به گفته ی اين مقام بلندپايه ی سابق آمريکايی «بعضی از اين
ايرانی ها با نهاد های رسمی ايران مرتبط بوده اند».
او توضيح می دهد که:
وقتی که پرونده ی هسته يی ايران، در مرکز اخبار روز جهان قرار داشت «ما
با يکديگر در باره ی آنچه درون کشورهامان می گذشت، و در باره ی مشکلات
و مسايل کلی و فراگير ی که روابط ما را تخريب می کرد صحبت می کرديم».
او همچنين تأکيد می کند که دستگاه بوش «ما را نسبت به کارمان دلسرد
نکرده است».
مطابق نظر روزنامه ی اينديپندنت، اين نوع مذاکرات سرّی، غالباً در حلّ
و فصل نزاع های ديپلماتيک بسيار سنگين، «جهش های تعيين کننده و سرنوشت
ساز» به وجود آورده اند.
آماده سازی افکار عمومی
تماس های آمريکا و ايران، هيچ وقت متوقف نشده بود و نشده است؛ و با
واسطه های مختلفی همچون سازمان ملل متحد، عراق، و يا کشور های ديگر،
برقرار بوده است.
يک متخصص امور ايران، اين موضوع را به فيگارو می گويد؛ و توضيح می دهد
که:
بسياری از ديپلمات های آمريکايی، در ميان خود، می گويند که ما همه ی
راه ها را تجربه کرده ايم، به جز راه گفتگوی مستقيم را. و حالا زمان آن
است که از اين آخرين سلاح، استفاده کنيم.
به گفته ی اين کارشناس، آنچه در اين قضيه، جديد است، افشای مدياتيک و
رسانه يی و عمومی اين گفتگو های پنهانی است. و اين امر، برای ساختن
فضايی است که در آن، افکار عمومی در هر دو کشور ايران و آمريکا، برای
پذيرش گفتگوی مستقيم ميان دو دولت خود آماده شوند. اما با اين همه،
چنين گفتگويی، تا زمانی که دو دولت بوش و احمدی نژاد در دو کشور بر سر
کارند، با خطر انجام نپذيرفتن رو به روست.
مسأله ی افشای مذاکرات پنهانی پنج ساله، همزمان شده است با موضوعی
ديگر:
انتشار رسمی و علنی پيشنهاد سه تن از اعضای همين گروه آمريکايی مذاکره
کننده. يعنی خود Thomas Pickering همراه با يک ديپلمات ديگر: William
Luers و نيز Jim Walsh که يک پژوهشگر در «ام آی تی» [انستيتوی تکنولوژی
ماساچوست] است.
اين سه نفر، طرحی مشترک برای خروج از بن بست سياسی ميان ايران و آمريکا
ارائه کرده اند که اگر به حرف اولی يعنی معاون اسبق وزارت امور خارجه ی
آمريکا و نماينده ی اسبق اين کشور در سازمان ملل متحد، اعتماد کنيم،
مورد استقبال نسبتاً خوبی قرار گرفته است.
در اين طرح، به خصوص، پيشنهاد شده است که يک کنسرسيوم بين المللی، برای
حلّ و فصل مسأله ی غنی سازی اورانيوم در خود کشور ايران، تشکيل شود.
در حال حاضر، نه دستگاه بوش، و نه دولت ايران، هيچکدام در برابر اين
اطلاعات، عکس العملی نشان نداده است.