هفته گذشته، در آخرين روز ماه مه در
آبهای بين المللی، کماندوهای اسرائيلی در يک عمليات نظامی بر
عليه کاروان صلح متشکل از شش کشتی که حامل 682 فعال صلح از 35
کشور جهان بود، با کشتن 9 نفر از جمله يکی از شهروندان
آمريکايی و زخمی نمودن تعداد ديگری مانع از ورود اين کشتی ها
به آب های غزه شدند.
اين کاروان با انگيزه کمک رسانی به مردم غزه و برای شکستن
محاصره غزه که ظرف چندسال گذشته فجايع انسانی بسياری را ببار
آورده است، عازم اين منطقه بود.
نتانياهو، نخست وزير اسرائيل، عمليات کماندوهای اسرائيلی را که
به قتل 9 نفر از فعالين صلح که همگی از شهروندان کشور ترکيه
هستند منجر گرديد را دفاع از خود تلقی کرده است.
اين در حاليست که نخست وزير ترکيه اين حمله را يک کشتار خونين
خوانده و خواهان مجازات مسببين آن شده است. وزير خارجه ترکيه
نيز اين اقدام را قتل عمد توسط اسرائيل اعلام کرده است.
بان کی مون، دبيرکل سازمان ملل متحد، در حمايت از خواست
کشورهای عضو اتحاديه عرب در مورد لغو محاصره اقتصادی سرزمين
های فلسطينی در نوار غزه گفته است که اسرائيل بايد به محاصره
اقتصادی اين بخش از سرزمين های فلسطينی "فورا خاتمه دهد."
اين در حاليست که نتانياهو و ديگر مقامات اسرائيلی ظرف چندروز
گذشته بارها صراحتا اعلام کرده اند که تا زمانی که حماس کنترل
اين منطقه را در اختيار دارد به سياست های خود در محاصره نوار
غزه ادامه داده و مانع رسيدن هرگونه کمک به مردم اين منطقه
خواهند شد.
غزه و اسرائيل
طبق آمار سازمان ملل متحد فقط در نتيجه عمليات نظامی 22 روزه
ای که در 27 دسامبر سال 2008 آغاز و تا 17 ژانويه سال 2009
ادامه داشت، در منطقه اشغالی غزه حداقل 50 هزار واحد مسکونی،
800 ملک صنعتی، 200 مدرسه، 39 مسجد و دو کليسا نابود شده اند و
حداقل تلفات انسانی در ظرف همين 22 روزه 1400 کشته برای مردم
ساکن غزه بوده است. اين در حاليست که در همان دوره زمانی، سه
شهروند غيرنظامی و 10 سرباز اسرائيلی کشته شدند.
اسرائيل در تمام سالهای گذشته عمليات نظامی خود برعليه مردم
فلسطينی در مناطق اشغالی را تحت عنوان "دفاع" از خود توجيه
کرده است. قابل توجه است که اينبار نيز کوماندوهای اسرائيلی در
دفاع از خود پس از فرود هليکوپتر های خود در کشتی حامل فعالان
صلح، 9 نفر را به ضرب 30 گلوله از پای در آوردند. اکثر آنها از
پشت سر مورد هدف قرار گرفته و يکی از آنها مورد اصابت 4 گلوله
در سر و يک گلوله در قفسه سينه قرار گرفته است.
جنايت اخير نظاميان اسرائيلی برعليه کاروان صلح که در حقيقت
ابتکار فعالين صلح و گروههای مدنی و حقوق بشری از 35 کشور جهان
برای شکستن محاصره نوار غزه بود، نشان می دهد که دولت اسرائيل
کمترين علاقه ای به روند صلح در خاورميانه نداشته و کمترين
وقعی به خواست مردم صلح طلب جهان و سازمان های حقوق بشری و صلح
طلب در توقف محاصره اقتصادی غزه که يکی از اولين اقدامات لازم
در فراهم کردن روند مذاکرات صلح است برنداشته و به بهانه تسلط
سياسی حماس بر اين منطقه، به تعريف سازمان عفو بين الملل منطقه
نوار غزه را به بزرگترين زندان جهان تبديل کرده است.
واکنش شديد جهانی
حادثه هفته گذشته و کشتار فعالين مدنی صلح طلب توسط کماندوهای
اسرائيلی موجی از خشم و محکوميت را برای دولت اسرائيل به دنبال
داشت. سفرای اسرائيل در بسياری از کشورها به وزارت خانه های
خارجه احضار شده و پيامهای محکوميت دريافت کردند. رئيس شورای
امنيت سازمان ملل دربيانيه ای که به تصويب همه اعضا رسيد ضمن
محکوم کردن حوادث منجر به کشته و زخمی شدن چندين نفر در جريان
پياده شدن کماندوهای اسرائيلی در کشتی های عازم غزه، خواستار
انجام تحقيقات در مورد چگونگی بروز اين ماجرا شده است. دبيرکل
سازمان ملل متحد بيان داشت که از شنيدن اين خبر شوکه شده است.
بسياری از مقامات اروپايی نيز با محکوم کردن اين اقدام خواهان
رسيدگی و تحقيق شده و خواستار پايان بخشيدن به محاصره اقتصادی
شدند.
واکنش روشنفکران ايراني
چند روز پس از اين حادثه، بيانيه ای توسط هفتاد واندی نفر از
روشنفکران و فعالين و تحليلگران سياسی ايران منتشرگرديد.٭
دراين بيانيه حمله بامداد دوشنبه 10 خرداد توسط ارتش اسرائيل
به کشتی های حامل کمک های انسانی محکوم شده و خشونت ورزی رژيم
اشغالگر اسرائيل با سرکوبهای رژيم حاکم برايران مقايسه گرديده
است. دولت اسرائيل و جمهوری اسلامی ايران در بی اعتنايی به
داوری جهانی در سرکوب مردم صلح طلب مورد تقبيح قرار گرفته و
امضاکنندگان به عنوان جزء کوچکی از جنبش سبز مردم ايران، جنگ
بارگی رژيم اسرائيل و قساوت آن را محکوم کرده اند.
بيانيه مذکور اولين اعتراض جمعی در ميان روشنفکران و فعالين
سياسی در جبهه مخالفين جمهوری اسلامی ايران بود. اين بيانيه پس
از انتشار مورد نقد و اعتراض قرار گرفت٭٭.
برخی امضاکنندگان بيانيه را در شمار دشمنان آشتی ناپذير
اسرائيل و يهوديان قمداد کردند و با اين ادعا که امضاکنندگان
در فرصت کوتاه و بدون تحقيق کافی اين حادثه را بطور يکجانبه
متوجه اسرائيل کرده اند، مورد سرزنش قرار دادند. همين نظرگاه،
اقدام انسان دوستانه فعالين صلح (جنبش غزه آزاد Free Gaza
Movement ) را يک اقدام سياسی برعليه دولت اسرائيل قلمداد
نموده و هدف آن را تحميل يک شکست سياسی و نظامی به اسرائيل
معرفی کرده و با اين توجيه در صدد توجيه عمل اسرائيل برعليه
شهروندان صلحدوست جهانی برآمده است.
بکارگرفتن اصطلاح "اشغالگران سرزمين فلسطيني" نيز دربيانيه
گويا برخی از منتقدان بيانيه را آزرده خاطر ساخته و موجبات
مخالفت آنها با اين بيانيه را برآورده است.
تشابه به کار گرفته شده در بيانيه در مورد هردو حکومت اسرائيل
و جمهوری اسلامی ايران و بکارگرفتن واژه "ستم پيشه" مورد ديگری
است که گويا باز خاطر بعضی دوستان را آزرده و موجبات تاسف آنها
را فراهم کرده است.
اسرائيل، رژيم اشغالگر
بکاربردن واژه اشغالگر در مورد حکومت اسرائيل نه ربطی به
جمهوری اسلامی ايران دارد و نه ربطی به مخالفين آن.
اين واژه بسيار پيشتر از تولد نظام اسلامی در ايران در اسناد
بين المللی بکار گرفته شده است. در بسياری از اسناد سازمان ملل
و قطعنامه های شورای امنيت از مناطق عربی که از سال 1967 پس از
جنگ شش روزه به اشغال اسرائيل در آمده است به عنوان مناطق
اشغالی نام برده شده است و دولت اسرائيل بخاطر اشغال غيرقانونی
اين مناطق طبق کنوانسيون ژنو 1949 و قطعنامه های 242، 446،
452، و 465 شورای امنيت "دولت اشغالگر" ناميده شده است٭٭٭.
بری اولين بار در قطعنامه 242 شورای امنيت به تاريخ 22 نوامبر
1967، ده سال پيش از شکل گيری نظام اسلامی در ايران، شورای
امنيت در بند يک قطعنامه به صراحت خواهان خروج نيروهای مسلح
اسرائيل از مناطق اشغال شده در درگيری های اخير می شود.
بنابراين بکارگيری اصطلاح "اشغالگر" نه ساخته و پرداخته حکومت
جمهوری اسلامی ايران بوده و نه هيچ ربطی به اين حکومت دارد.
چنانچه در قطعنامه های شورای امنيت تصريح گرديده، ساحل غربی
نوار غزه و بلندی های جولان به عنوان مناطق اشغالی و سرزمين
های فلسطين اشغال شده تعريف شده و در قطعنامه های متعدد از
دولت اسرائيل خواسته شده است که از ادامه اشغال اين منطقه دست
برداشته و اداره آن را به مقامات منتخب مردم فلسطين واگذار
نمايد.
اظهار نظر بدون تحقيق
دبيرکل سازمان ملل متحد و رئيس شورای امنيت اين سازمان اقدام
اسرائيل را محکوم نموده، چنانکه گفته شد بسياری از مقامات
اروپايی و امريکايی از جمله جيمی کارتر، رئيس جمهور سابق
ايالات متحده آمريکا، و نخست وزير و وزير امور خارجه ترکيه و
بسياری از سازمانهای معتبر بين المللی حقوق بشری از جمله عفو
بين الملل و روزنامه نگاران بدون مرز، همگی اين اقدام اسرائيل
را محکوم نموده اند.
ادعای اينکه چرا تعدادی روشنفکر ايرانی بدون تحقيق دست به
محکوميت زده اند، جز بهانه ای برای مخالفت با هرگونه موضع گيری
در اين مورد نيست. مگر گروه های روشنفکر ايرانی پس از فجايع
ضدبشری در جمهوری اسلامی ايران ظرف سی ساله
گذشته گروه های تحقيق و بازرسی ارسال کرده و پس از کسب نتايج
تحقيق اقدام به محکوم ساختن رژيم اسلامی کرده اند که اکنون
بايد گروه تحقيق به منطقه فرستاده و پس از کسب نتايج تحقيق
اعلام نظر نمايند.
جالب اينجاست که اسرائيل حتی حاضر به پذيرش ايجاد "کميته
تحقيق" در باره اين حرکت خود نشده است.
اقدام انسان دوستانه يا اقدام سياسی عليه دولت اسرائيل
نتانياهو در واکنش به اعتراضات جهانی برعليه اقدام وحشيانه
سربازان اسرائيل در حمله به حاملين کاروان صلح در مصاحبه ای
گفته بود که آنها کشتی مهر نبودند، بلکه کشتی نفرت بودند.
همانجا او اين اقدام مدنی بين المللی را متهم کرده بود که
انگيزه اين حرکت سياسی بوده و محموله کشتی ها سلاح هايی برای
نيروهای حماس می باشد. ظاهرا دوستان ايرانی ما نيز در تکرار
اتهامات نتانياهو گوی سبقت را از ايشان ربوده و با سياسی
قلمداد کردن اين حرکت انساندوستانه و صلح آميز جامعه مدنی بين
المللی در شکستن محاصره مردم بی گناه غزه، تلاش می کنند که
حاميان اين حرکت مدنی را در شمار دشمنان آشتی ناپذير اسرائيل و
يهوديان قلمداد کنند. اين ادعای مسخره ايست که هدفش جز شانتاژ
سياسی و اتهام زنی نبوده و از تمام ابزار لازم برای جلوگيری از
هرگونه نقدی بر سياست های صلح ستيز دولت اسرائيل بهره می گيرد.
تاسف آور تر از همه اين است که برخی مغرضانه و فرصت طلبانه
اطلاعيه جمعی از روشنفکران دمکرات ايرانی را، بنيادگرايانه
خوانده و مدعی شده اند که "در ته دل اين نوشته برای اسرائيل
فرجامی به سان حاکمان تهران غنج می زند" اين ادعا اگر از جانب
فردی از کره ای ديگر و يا مجنونی گم شده در دنيای سياست ايران
شده بود، بر او ايرادی نبود.
اشکالش اين است که مدعی چنين نظری خود را پهلوان چند دهه
فعاليت سياسی در کشور دانسته و خود را از جمع عاقلان غيرغرض
ورز می داند. ايشان بهتر از هرکسی می داند که امضاکنندگان
بيانيه فوق نه چون حاکمان تهران خواهان نابودی اسرائيل هستند،
نه ذات خبيث برای اسرائيل قائلند، و نه چون ايشان ساده لوحانه
باور دارند که اسرائيل می تواند که يک الگوی بسيار نيک از
امکان همزيستی و همکاری مذاهب و اقوام و گروه های فرهنگی در
منطقه ما باشد. اين الگوی ايشان البته وجود خارجی ندارد و
ساخته و پرداخته دغدغه های ديگری است.
اسرائيل واقعا موجود، نه زاده ی ترس و نفرت است، و نه پديده
ايست در عالم خيال و توهم. بلکه همان کشوری است که در عين واقع
موجود است. کمترين وقعی به قطعنامه های سازمان ملل متحد، شورای
امنيت، خواست جامعه جهانی و طرفداران صلح در کشور خود و دنيای
خارج نگذاشته و بيش از 40 سال سرزمين های فلسطينی را تحت اشغال
در آورده و غزه را به بزرگترين زندان جهان مبدل نموده و درکمتر
از 22 روز هزاران خانه مسکونی را بر سر ميليونها نفر مردم ساکن
اين منطقه ويران کرده است.
برخی مدعی اند که ما را چه کار به دخالت در مسائل فلسطين آمده
است. بايد از آنها پرسيد که مگر ما خواهان دخالت جامعه جهانی و
حمايت آنها از جنبش سبز، جنبش اعتراضی و آزاديخواهانه و حقوق
بشری مردم ايران نيستيم. مگر ما از روشنفکران، محافل حقوق بشری
و صلح دوست جهانی انتظار نداريم که در مبارزه با جمهوری اسلامی
ايرانی در کنار ما ايستاده و حامی ما باشند.
پس چگونه است که از نقش خود دررابطه با ديگر مردم جهان فراموش
می کنيم؟ کسانی که قادرند جنايت های ضد بشری در ديگر نقاط عالم
را به هر بهانه ای توجيه کرده و سکوت کنند، ديری نخواهد پاييد
که به بهانه های ديگری از جنايت های رژيم اسلامی نيز به بهانه
های ديگری چشم فروبسته و راه توجيه آنها را خواهند يافت.
اسرائيل همين واقعيت تاريخی است که امروز امدادگران صلح دوست و
انساندوست کاروان صلح را قتل عام کرده، ديروز در غزه خانه بر
سر دهها هزار نفر خراب کرده و انبوهی از کشته ها به جای
گذارده، پيش از آن در حمله به جنوب لبنان فلسطينی ها را آوارده
کرده و پيش از آن در اردوگاه های صبرا وشتيلا و تل زعتر و
ديرياسين خاطره های وحشت و ترور تاريخی را درياد جهانيان ثبت
نموده است. اين همه اما نه به اين معناست که اسرائيل را نبايد
به رسميت شناخت، و نبايد در راستای تامين صلح گام برداشت.
ما هم همچون اسرائيلی های طرفدار صلح حمله به کاروان صلح را
محکوم می کنيم و معتقديم که تداوم محاصره غزه و عمليات وحشيانه
اخير مغاير با اهداف صلح طلبانه است و نتيجه آن تنها به نفع
نيروهای افراطی در ميان فلسطينی ها و در منطقه (نظير احمدی
نژادها) بوده و در تحليل نهايی ابن نوع خشونت های غير انسانی
اسرائيل طرفداران بنيادگرايان و حرکت های استشهادی و تروريستی
را در منطقه تقويت ميکند.
ای کاش!
ای کاش اين دوستان که با دفاع ناشيانه از عملکرد خشونت آميز
اسرائيل و يا نگاه مغرضانه و فرصت طلبانه به نقد بيانيه
پرداخته اند، با نگاهی واقع بينانه و بيطرفانه به نقد بيانيه
می نشستند و ما را در رسيدن به ديدگاهی دقيق تر و انسانی تر
ياری می کردند، چون دوستی که بيانيه را به اعتراض امضا نکرد و
در توضيح اعتراض خود که پس از انتشار اعلاميه در تماس شخصی
صورت گرفت، انگشت روی يک کمبود اصلی اين متن گذاشت.
کمبود اصلی اين متن همانطور که اين دوست اشاره کرد، توجه به
نقش کنشگران بين المللی در يک حرکت هماهنگ برای کمک
انساندوستانه به مردم غزه بود، و همدردی با آنان در از دست
دادن برخی از ياران شان که قربانی خشونت رژيم اسرائيل شدند.
اين اولين بار در تاريخ جهان است که کنشگرانی از همه کشورهای
جهان فراتر از دولتها عمل کرده و بدون توجه به محدوديت های
سياسی، خود وارد صحنه ی کمک رسانی شده و تلاش کردند که به مردم
محاصره شده ی غزه ياری رسانند، و برخی از آنان به قيمت جان خود
در اين راه مايه گذاشتند.
دنيا وارد دوران جديدی شده است. جنبش آزاديخواهانه مردم ايران
تنها نيست همانطور که مردم غزه تنها نيستند. دنيا دهکده کوچکی
شده است که مردم آن نه تنها از طريق رسانه های جمعی و اينترنت،
که از طريق کمک های انسانی به هم پيوند يافته اند. دولت ها
ديگر حکمرانان مقتدری نيستند که براحتی خواسته های مردم را زير
پا می گذارند، بلکه با نيروی عظيم مردم روبرو هستند، و نه فقط
مردم کشور خودشان، بلکه با مردم همه دنيا روبرو هستند که دست
به دست هم داده اند و در دفاع از حقوق همديگر فرياد می زنند،
اعتراض می کنند، و کشتی های کمک رسانی را روانه غزه می سازند.
ما نيز چه بخواهيم و چه نخواهيم بخشی از اين دهکده جهانی
هستيم. پس چه بهتر که نگاهی به اطراف خود انداخته، جنايت ها را
ببينيم و افشا کنيم، و دست ياری رسانی به سوی قربانيان جنايت
دراز کنيم. وظيفه انسانی خود را فراموش نکنيم، و به خود بباليم
که در دنيايی زندگی می کنيم که اگر دولت ها جنايت می کنند،
مردمانی هستند که به دفاع از قربانيان جنايت برمی خيزند و در
اين راه از جان خود مايه می گذارند. صدور يک بيانيه در اعتراض
به جنايت و همبستگی با اين مردمان انسان دوست کوچکترين گام
ممکن است.
با احترام،
رضا فانی يزدي
7 ژوئن 2010
rezafani@yahoo.com
٭متن بيانيه در اينجا قابل دسترسی است:
www.akhbar-rooz.com
٭٭اشاره به مقاله های آقايان سهراب مبشری و فرخ نگهدار که در
سايت اخبار روز منتشر شدند:
در نقد يک بيانيه شتابزده: سهراب مبشري
www.akhbar-rooz.com
رسالت روشنفکران ما افروختن يک شمع است: فرخ نگهدار
www.akhbar-rooz.com
٭٭٭قطعنامه های 242، 449، ، 452، و 465 شورای امنيت سازمان ملل
متحد را می توانيد در اينجا ببينيد:
S/RES/242 (1967)
unispal.un.org
S/RES/446 (1979)
unispal.un.org
S/RES/452 (1979)
unispal.un.org
S/RES/465 (1980)
unispal.un.org
٭٭٭٭ بطور نمونه مقاله خانم شعله ايرانی در سايت اخبار روز را
ببينيد:
ماجرای غزه، همبستگی "ما"ی جهانی و بيگانگی "من" ايراني
www.akhbar-rooz.com